هر کس که برای اندیشه و تخیل و گمانهزنیِ خویش و دیگران احترامی قائل است، هر کس که به فرهنگ ایرانی و زبان فارسی و منشهای غنیِ پنهان در آن دلبستگی دارد و هر کس که همتی دارد و غایتی، همسفر ماست.
ادامه نوشته »ما و دیگران
شاید گلی و ترنجی بر قالیِ پر نقش و نگار فرهنگ ایرانی بیفزاییم که رنگی و شکلی گستاخانه و نوظهور داشته باشد، اما این کار را با نگریستن به کل قالی انجام خواهیم داد و زیباییِ آن کل و جایگاه این جزء را از یاد نخواهیم برد.
ادامه نوشته »آماج ما
مقصد؛ ناپدید است و راه؛ ناشناخته و گذرگاه؛ پرمخاطره و ناپیموده، اما جهت به سوی اختری تابناک است و سرزمین؛ مقدس و ورجاوند.
ادامه نوشته »میراث ما
تمام آنچه که در پنج هزار سال گذشته در سراسر پهنهی سترگِ ایرانزمین نوشته و اندیشیده شده، میراث ماست و بر ماست تا بر این دریای توفانی و سهمگین چیره شویم و هر یک به قدر توان خویش آشنایی با آن و در آن را دریابیم.
ادامه نوشته »قبیلهی ما
ما خواندن و بازخواندن و بیشتر خواندن را، دانستن و بازدانستن و بیشتر دانستن را، ضرورتِ فهم میدانیم و نقدِ مداوم خویش و دیگران را اکسیر دستیابی به معنایی ارزشمند و سنجیده میدانیم.
ادامه نوشته »روش ما
ما امیدواران، ما گستاخان، ما رهاکنندگانِ شاهراهها و ما ماجراجویانِ کورهراههای مهگرفتهی فراموششدهایم. خیالهای سرکشِ ما، مرز معناها و آشتیدادنِ میانهی غریبهترین مقیمان اقلیم سخن، روش ماست.
ادامه نوشته »آخرین داو
بازآفرینیِ آنچه که سزاوار است در گروِ جسارتِ جهیدن به اندرونِ ناشناختههاست.
ادامه نوشته »ما امیدواران
امیدواریم که به زودیِ زود، بار دیگر این تمدنِ دیرپا، آنچه را که باید و شاید، بازآفریند.
ادامه نوشته »اوج
اوج در تاريخ، عبارت است از لحظههايي كمياب كه ضرورت اخلاقي و ضرورت فلسفي با هم در آن تلاقي ميكند. درست شبيه به جايي كه امروز بر آن ايستادهايم.
ادامه نوشته »