نخستین شکلهای نظام های انضباطی در اجداد انسان را در کهنترین نیاکان جنس انسان؛ یعنی، انسان ابزارساز (Homo habilis) و انسان راستقامت (Homo erectus) می توان بازیافت.
ادامه نوشته »انضباط اسفنکترها: تن، قدرت و تعویقِ لذت (بخش دوم)
نظام انضباطی، ساختاری است که عمیقاً در «من» و انتخابهای آزادانهی «من» ریشه دارد و «تعویقِ لذت» که شالودهی روندهای این نظام را برمیسازد، کلیدی است برای «قدرت».
ادامه نوشته »انضباط اسفنكترها: تن، قدرت و تعویقِ لذت (بخش نخست)
انضباط اسفکنترها از دید نگارنده، الگویی از ساماندهی و مدیریت روندهای زیستشناختی است که به تعویقِ لذت هدفمند منتهی میشود.
ادامه نوشته »سرمشقهای نظری در فهم قدرت اجتماعی (بخش آخر)
در این بخش به نقد و جمعبندی سرمشقهای نظری قدرت پرداخته خواهد شد.
ادامه نوشته »سرمشقهای نظری در فهم قدرت اجتماعی (بخش هشتم)
در این بخش به نطریات دلوز، گتاری، برتراند راسل، مایکل مان و ... اشاره میشود.
ادامه نوشته »فراخوانی برای دگرگونساختنِ هستن
زمانهایی هست که باید همهچیز بود یا هیچچیز… و اکنون از آن زمانهاست…
ادامه نوشته »هُلووارِگــیِ خِــرَد
«خِرَد» شاید که در میان میوهها، بیش از هر چیز به «هلو» شبیه باشد و «خِرَد زُروانی»، بیشک چنین است.
ادامه نوشته »سرمشقهای نظری در فهم قدرت اجتماعی (بخش هفتم)
نگرش فوکو در مورد قدرت، در پهنهی نوشتارهای نظامگریز؛ «نظاممند»ترین روایت از قدرت محسوب میشود و دلیل محبوبیت وی نیز همین انسجام معنایی بوده باشد.
ادامه نوشته »سرمشقهای نظری در فهم قدرت اجتماعی (بخش ششم)
در این بخش به بررسی نظریات لوکس و رابرت دال پرداخته میشود.
ادامه نوشته »سرمشقهای نظری در فهم قدرت اجتماعی (بخش پنجم)
در این گفتار، بیشتر به بررسی دیدگاههای تکثرگرایی، نخبهگرایی و نومارکسیستی که مربوط به اواخر دهه 60 میلادیست پرداخته میشود.
ادامه نوشته »