پنجشنبه , آذر 22 1403

اسطوره شناسی پهلوانان ایرانی – بخش نخست (منش پهلوانان) – گفتار سوم: انواع پهلوانان

بخش نخست منش پهلوانان

گفتار سوم: انواع پهلوانان

          در اساطیر ایرانی، چند رده‌ی اصلی از پهلوانان را می‌توان تشخیص داد. هریک از این رده‌ها ساختار و کارکردی ویژه دارند و سیمای شخصیتی خاص را نمایندگی می‌نمایند. از دید نگارنده مهمترینِ این رده‌ها عبارتند از:

          نخست) شاه- پهلوانان که نظم دهنده، دادگستر، و نجات بخش هستند. معمولا ایشان را با صفتهایی مانند رهاننده و باشکوه و بزرگ مورد اشاره قرار می‌دهند. در میان شخصیتهای تاریخی، این افراد معمولا با بنیان‌گذاران دودمانهای شاهی یا شاهنشاهان بزرگ و نامدار همسان دانسته می‌شوند.

          دوم) پهلوانان شهید؛ شخصیتهایی هستند که در جوانی به ناحق کشته می‌شوند و از میان رفتن‌شان همواره با دریغ و درد و اندوه همراه است.

          سوم) پهلوانان ماجراجو: شخصیتهایی هستند که در جریان سفرهایی طولانی و از سر گذراندن ماجراهایی پر فراز و نشیب به غایتی مادی یا معنوی دست می‌یابند.

          چهارم) پهلوانان جنگاور: رهبران قبایل و روسای خاندانهای اشرافی نیرومند هستند که سردارانی بزرگ و آزموده‌اند و دلاوری‌هایشان در میدان نبرد دستمایه‌ی افسانه‌سرایی می‌شود.

          پنجم) ضدپهلوانان: مردانی جنگاور و دلاور هستند که به خاطر بیدادشان و پیوندشان با اهریمن واژگونه‌ی نظام ارزشی پهلوانان را به نمایش می‌گذارند. تقریبا تمام این شخصیتها در اساطیر ایرانی، تباری انیرانی دارند.

          به این پنج رده‌ی اصلی از پهلوانان، که کردارهایشان با جنگ در ارتباط است، باید دو رده‌ی دیگر از شخصیتهای قهرمانی را نیز افزود:

نخست: پیامبران و چهره‌های مقدس، که معمولا ماهیتی رزمی ندارند و به خاطر ارتباطشان با نیروهای قدسی نام‌آور می‌شوند.

دوم: نامدارانِ عاشق: شخصیتهایی هستند معمولا بزمی، و نه رزمی، که به خاطر پایداری در عشق بانویی و پذیرفتن مصیبتهای ناشی از آن نامدار می‌شود.

          در کنار این هفت رده‌ی اصلی از نظامهای شخصیتی اساطیری، و بر فراز آنها، رده‌ی دیگری وجود دارد که به ابرپهلوانان تعلق دارد و اعضای آن به شکلی فرارونده و ترکیبی از عناصر سایر رده‌ها شباهت دارند، و فهم ماهیت آن هدف اصلی این نوشتار است. هریک از این نظامهای اساطیری، در شبکه‌ای از ارتباطهای متنی جای می‌گیرند. هریک از این پهلوانان خویشاوندان، دوستان، دشمنان و پشتیبانان یا خیانت‌کارانی دارند، که “معنای” پهلوان در ارتباط با ایشان نمود می‌یابد.

به همین ترتیب، هریک از این پهلوانان ارتباطی ویژه را با جفتهای متضاد معنایی خاصی برقرار می‌کنند. این بدان معناست که از دید نگارنده، شبکه‌ی روابط میان پهلوانان و ضدپهلوانان و سایر شخصیتها در بافتِ اساطیرِ یک جامعه، همچون زبان، نظامی ساختار یافته از نمادها و نشانگان است که معناهایی ویژه را در شبکه‌ی اختلافها و شباهتهای درونی خویش، ثبت و بازنمایی می‌کند. جفتهای متضاد معنایی خاصی در زمینه‌ی این روایتها برجسته می‌شوند و مفهوم‌های غایی ویژه‌ای از این مجرا صورتبندی می‌شوند. این در واقع الگوی ثبت تاریخِ تخیل‌آمیز و لگام گسیخته‌ی یک جامعه است. تاریخی که به جای تاکید بر وضعیت موجود، بر وضعیت مطلوب و غایی تمرکز یافته است و رها از قید و بندهای مدارک تاریخی، بر بنیانِ تخیل و خلاقیت هنری و ادبی خالقان اسطوره، نسخه‌ای بدل – و معمولا محبوبتر و اثرگذارتر- از سرنوشت تاریخی یک تمدن را به دست می‌دهد.

در کل، هر نظام معنایی با شناسایی گرانیگاه‌های معنایی آن، و مراکزی که زایش معنا در آنها انجام می‌شود، قابل تحلیل است. این گرانیگاه‌ها معمولا یک معنای منفرد نیستند، بلکه به صورت جفتهای متضاد، و قطبهای مقابل هم در زبان صورتبندی می‌شوند، و این گویا الگوی عمومی صورتبندی معنا در زبان باشد. در چارچوب نظری نگارنده، این جفتهای متضاد معنایی را به سرواژه‌ي “جم” کوتاه می‌شود. به این ترتیب، هریک از پهلوانان با جم‌هایی ویژه نیز ارتباط برقرار می‌کنند. به کمک وارسی جایگاه یک پهلوان در شبکه‌ی ارتباطاتش با سایر شخصیتهای اساطیری، و با یاری شناسایی جم‌های (جفت‌های متقابل معنایی) مرتبط با آن، می‌توان ساختار اساطیری وی را به شکلی ریزبینانه مورد وارسی قرار داد. و این کاری است که در نخستین مرحله‌ی پژوهش خویش بدان خواهم پرداخت.

 

 

ادامه مطلب:بخش دوم (نقش مایه­‌ی پهلوان) – گفتار نخست شاه- پهلوانان – سخن نخست: ویژگی­های شاه-پهلوان

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب