انتظارهایم از رسانههای عمومی
تابستان ۱۳۹۴
دوست گرامی و یار ارجمند آقای مسعود بربر خواسته بودند که انتظارها و چشمداشتهایم را از رسانههای عمومی بنویسم. چون تنگنای زمان مجال قلمفرسایی نمیدهد و از سویی رعایت نکردن حکم دوستان هم روا نیست، به فشردهترین شکلِ ممکن پاسخ میدهم:
در برخورد با بخش خبر در رسانههایی مانند روزنامه، تارنما یا شبکههای تلویزیونی پنج چشمداشت دارم که اگر برآورده شود به خبرگیری از آن رسانه ادامه میدهم و اگر نشود، عطایش را به لقایش میبخشم. از آنجا که شمار رسانهها بسیار است و چرخ اقتصادی اصحاب رسانه با جذب مخاطب است که به گردش در میآید، این شاخصها به گمانم در ضمن متغیرهای حاکم بر انتخاب طبیعی دنیای رسانهها هم هست. یعنی برد و باخت را در هماوردی خبرگزاریهای رقیب تعیین میکند و کیفیت محصولی به نام خبر را تعیین میکند، که مخاطبان رسانهها مشتریانِ گاه سختگیر و گاه سادهلوحِ آن هستند.
نخست: خبر باید راست باشد. اولین و بزرگترین شاخص که فکر کنم برای همگان اولویت اول را دارد، راستگویی و صداقت خبرگزاری است. اگر رسانهای خبری دروغ، شایعهای سستبنیاد، یا خبری ناقص با محتوای فریبنده را مخابره کند، اعتماد مخاطب را از دست میدهد و این مهمترین سرمایهایست که یک رسانهی خبری میتواند بیندوزد.
دوم: خبر باید شفاف و روشن و دقیق و جامع باشد. مخابرهی خبری که بعد از چندی معلوم شود محتوای اصلیاش چیز دیگری بوده، باز به سلب اعتماد میانجامد. جملاتی مبهم یا عباراتی کوتاهتر از حدی خاص، که برای جای گرفتن و نشستنِ خبر در زیست جهانِ شخصی مخاطب بسنده نباشند، نقصی در کیفیت آن محسوب میشوند. خبرگذاریای موفق است که خبرهایی دقیق و روشن و مستند ارائه دهد و راهی برای کسب خبرهای تازه در زمینههای دلخواه را پیش پای مخاطبش بگذارد.
سوم: خبررسانی باید روزآمد باشد. در دنیای شتابزدهی امروز ضرباهنگ رخدادها چندان سریع و تراکم اخبار و گستردگی فضا-زمانِ رصد کردنِ دنیا آنقدر پهناور است که به دست آوردن جدیدترین خبرها در کوتاهترین زمانها برای همه ارزش و اعتبار میآفریند. خبرگزاریای که خبرهای مهم را زودتر از بقیه مخابره کند، هم اعتبار و هم مرجعیتی برای خود فراهم میآورد. خبرهای به اصطلاح «سوخت شده»، که بخش عمدهی اخبار بخش عمدهی رسانهها را هم تشکیل میدهند، معمولا به عنوان حشو و زوائد ناخوشایند نگریسته میشوند و چه بهتر که حذف شوند یا به گوشهای مشخص و چشمپوشیدنی از فضای خبررسانی تبعید گردند.
چهارم: هرچه خبر چندوجهیتر باشد، بهتر است. خبری که با عکس و فیلم و نقشه و نمودار همراه باشد، بر همان خبر که تنها با یکی از این وجوه ارائه شود برتری دارد. هرچه منابع و دادههای مستندی از جنس عکس و فیلم در خبر بیشتر باشد، اعتبار آن افزون میگردد.
پنجم: دربارهی رسانههای پارسی زبان، چشمداشت پنجم من آن است که زبان به شکلی درست و زیبا و روان و رسا به کار گرفته شود. انتظار بر آن است که گوینده و نویسندهی خبر به زبان پارسی به قدر کافی تسلط داشته باشد، به شکلی که این لبهی تیزِ استفاده از زبان در رسانهها را با دقت و شفافیت، و در عین حال شیوایی و زیباییای ارائه کند که سزاوار زبان پارسی باشد. پرهیز از وام گرفتن کلیدواژههای بیگانه که همتای پارسی دارند، دوری گزیدن از صورتهای دستوری نادرست و عامیانه، و بهره جستن از زبانی ادبی و درست و در عین حال روان و ساده و زودفهم شاخصهایی است که برای دلپسند بودنِ زبانِ یک خبرگزاری میشناسم.
ادامه مطلب: گفتاری دربارهی رخدادهای هویتساز
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب