پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش دوم: اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌ی معجزه‌‌‌‌‌‌‌‌ی جغرافیایی  یونان

بخش دوم: اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌ی معجزه‌‌‌‌‌‌‌‌ی جغرافیایی یونان

ἔτι τοίνυν, ἔφη, πάμμεγά τι εἶναι αὐτό, καὶ ἡμᾶς οἰκεῖν [109 b] τοὺς μέχρι Ἡρακλείων στηλῶν ἀπὸ Φάσιδος ἐν σμικρῷ τινι μορίῳ, ὥσπερ περὶ τέλμα μύρμηκας ἢ βατράχους περὶ τὴν θάλατταν οἰκοῦντας,

[سقراط:] معتقدم که زمین بسیار پهناور است و ما که در کناره‌‌‌‌‌‌‌‌ی دریا، در منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌ی میان رود فاسیس و ستون‌‌‌‌‌‌‌‌های هراکلس، اقامت داریم درست به مورچگان و قورباغه‌‌‌‌‌‌‌‌های اطراف یک برکه می‌‌‌‌‌‌‌‌مانیم[1].

معجزه‌‌‌‌‌‌‌‌ی اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌ی یونانی، پیش از هر چیز بر مفهوم سرزمینی به نام یونان و مردمی به نام یونانی سوار شده است. آنچه در اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌هایی از این دست معمولاً مورد غفلت واقع می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، ارزیابی و وارسی مفهوم جغرافیایی و جمعیتی‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که بستر تحقق اسطوره را فراهم می‌‌‌‌‌‌‌‌سازد. اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌ی معجزه‌‌‌‌‌‌‌‌ی یونانی، یک عنصر جغرافیایی نیرومند دارد که در این اصول موضوعه صورت‌‌‌‌‌‌‌‌بندي می‌‌‌‌‌‌‌‌شود:

نخست – قصه‌‌‌‌‌‌‌‌ی سرزمین یونان؛ این فرض که شبه‌‌‌‌‌‌‌‌جزیره‌‌‌‌‌‌‌‌ی یونان یک واحد جغرافیایی مستقل و قابل تفکیک از سرزمين‌‌‌‌‌‌‌‌هاي همسایه اش است، که زادگاه، مرکز شکوفایی و دژ اصلی تمدن یونانی محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

دوم – قصه‌‌‌‌‌‌‌‌ی نژاد یونانی؛ یعنی این فرض که مردم مقیم شبه‌‌‌‌‌‌‌‌جزیره‌‌‌‌‌‌‌‌ی یونان جمعیتی همگن و یکدست از یونانی‌‌‌‌‌‌‌‌نژادان و یونانی‌‌‌‌‌‌‌‌زبانان را تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌داده‌‌‌‌‌‌‌‌اند، و شبه‌‌‌‌‌‌‌‌جزیره‌‌‌‌‌‌‌‌ی یونانی مهم‌‌‌‌‌‌‌‌ترين مرکز صدور جمعیت یونانی به سرزمين‌‌‌‌‌‌‌‌هاي همسایه بوده است.

سوم – قصه‌‌‌‌‌‌‌‌ی هویت یونانی؛ یعنی این فرض که ساکنان شبه‌‌‌‌‌‌‌‌جزیره‌‌‌‌‌‌‌‌ی یونان، همان کسانی هستند که فرهنگ یونانی را پدید آورده‌‌‌‌‌‌‌‌اند و خود را در کل با نام یونانی می‌‌‌‌‌‌‌‌خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌اند و خویشتن را از همسایگان بربرشان متمایز می‌‌‌‌‌‌‌‌دانسته‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

چهارم – قصه‌‌‌‌‌‌‌‌ی کوچ‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی یونانی؛ یعنی جنبش کوچ‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی‌‌‌‌‌‌‌‌ای که یونانیان را در کل جهان کهن پراکنده کرد، جریانی ویژه و منحصر به فرد بود که پای ایشان را به آسیا کشاند و الگوی مدنیت پیشرفته‌‌‌‌‌‌‌‌ی ایشان را در جهان پراکنده ساخت.

پنجم – قصه‌‌‌‌‌‌‌‌ی یونان اروپایی؛ یونان سرزمینی است مستقل و متمایز از آسیا، که در اروپا قرار دارد!

 

 

  1. 1 افلاطون، فائدو، بند 109.

 

 

ادامه مطلب: بخش دوم: اسطوره‌‌‌‌‌‌‌‌ی معجزه‌‌‌‌‌‌‌‌ی جغرافیایی یونان – گفتار نخست: داستان سرزمین یونان

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب