بخش دوم: موجودات آشنای بیگانه – حرف ع
عداد
عَداد، نژادی به نسبت منزوی از بومیان زمین است كه هیتاسپها به هنگام كشف این سیاره با آن برخورد كردند. عدهاى معتقدند این موجودات اعقاب نژادى افسانهاى به نام انسان هستند که قرنها پیش منقرض شده و در اثر پرتوهاى جهشزاى خاكِ آلودهى زمین به این شكل تکامل یافته است. برخی دیگر هم ایشان را مهاجرانی میدانند که در زمانی دوردست از منظومهی نیماسپ به زمین کوچیدهاند و این حدس هم وجود دارد که اجدادشان با هیتاسپها یکی بوده باشد.
عدادها موجوداتى جنگاورند با بدن عضلانى و درشت، که ساختار كلى پیكرشان تا حدودى به هیتاسپها شباهت دارد، ولى بسیار زمختتر و کمهوشتر از ایشان هستند. دو دست و دو پا دارند و بدنشان از موی بلندی پوشیده شده است. در نرهایشان شاخی بر پیشانی میروید که به تدریج همزمان با بلند شدن پیچ و تاب میخورد و اندازه و شکلاش تعیین کنندهی شأن اجتماعی و مقام افراد است. گوشهایی بزرگ و یالی بلند بر سر و صورتشان دارند که آن را رنگ میکنند و به شکلهای متفاوت میآرایند.
در زمان ورود این مسافران كیهانى، این مردمان متمدنترین نژاد زمین محسوب میشدند و با آن که سفینههایی ابتدایی میساختند، اما در دسترسی به سیارههای دوردست موفقیت چندانی به دست نیاورده بودند.
در زمان ورود هیتاسپها این مردم در قالب قبیلههایی بزرگ و پرجمعیت در زمینهاى سوخته و بایر زمین زندگى مىكردند، و هركدامشان رهبرى وحشى و خودكامه داشتند که فرمانبری بیچون و چرایی را از اتباعش انتظار داشت. مهمترین فعالیت این مردم تا به امروز هم حمله به قبایل همسایه است و غارت رمههایشان، که نوعی چهارپای علفخوار درشتاندام پشمالوست و عدادها از شیر و گوشتش تغذیه میکنند. عدادها در زمان نخستین تماس با هیتاسپها بر ساخت اسلحههایى سرد مثل شمشیر تمرکز داشتند كه در جنگهای بیپایان بین خودشان از ان استفاده مىكردند، و استفاده از سلاحهای گرم را ناجوانمردانه میدانستند. مهمترین هنرشان هم ساخت زرههایی باشکوه بود که با آن بدن خود را میپوشاندند و زخمهای فراوانی که در جنگها بر میداشتند را زیرش پنهان میکردند.
پس از ورود هیتاسپها به زمین، قبیلههای عداد تا مدتها مىكوشیدند بیگانگان را از بین ببرند و پایگاههای مهاجرنشینیشان را ریشهكن كنند. هیتاسپها اعتقاد دارند که این موجودات خوشاوندان دوردستشان هستند و به همین خاطر در ابتدای کار صلحجویانه رفتار مىكردند و حملههای پراکندهی ایشان را نادیده میگرفتند. اما پس از آن که یکی از قبایل عداد کل ساکنان یكى از اردوگاههایشان را اسیر گرفت و همه را به افتخار خدایشان قربانی کرد، واکنش تندی نشان دادند و به قلمرو آنها حمله کردند و همهی عدادهای عضو آن قبیله را قتلعام كردند. دامنهى این نبرد به زودى به قبیلههای دیگر هم كشیده شد و ارتشهاى ابتدایى عدادها در حالی که سرودهاى رزمى خود را فریاد مىزدند، با شمشیر و نیزه به هوانوردهاى پیشرفتهى هیتاسپها حمله كردند. جنگاورانشان پیشاپیش صفوف خود پرچمهایی آراسته به شمایل خدایانشان را حمل مىكردند و اعتقاد خللناپذیری داشتند که این نقشهاى مقدس آنان را از گزند پرتوافكنهاى دشمن حفظ خواهد كرد. نتیجهی این کارها آن بود كه گروهی بزرگ از قبیلههای متحد یكى پس از دیگرى در نبرد با آتش و آهنِ بیگانگان سوخته و نابود شدند.
این واکنش مرگبار هیتاسپها به جای آن که واکنشی خشمآلود و انتقامجویانه در میان سایر قبیلهها برانگیزد، باعث شد عدادها برای بیگانگان فضایی احترام زیادی قایل شوند و ارتباطی دوستانه میان دو نژاد تازه پس از آن آغاز شد. هیتاسپها هم كه از شجاعت نامعقول زمینیها حیرت كرده بودند، از سویی با ایشان ارتباط دوستانه برقرار کردند و از سوی دیگر گروهى از كودكان بازمانده از قبایل نابود شده را در اردوگاههایى ویژه بر زمین پرورش دادند و ایشان را با تمدن خود آشنا كردند. نتیجه آن شد که نوعی فرهنگ دورگهی هیتاسپ-عداد پدید آمد که امروز در میان این مردم رواجی تمام دارد.
این موجودات همچنان سنن دینی سخت و محكمى دارند و خدایان گوناگونى را مىپرستند كه همهشان شباهت زیادى به خودشان دارند. هر قبیله همچنان درفشها و سپرهای جنگاورانش را با نمادها و نقشهای مربوط به این خدایان تزئین میکند و هر شش ماه یكبار از میان خودشان قربانیانى به پیشگاهشان تقدیم میکنند. با این حال خوی پرخاشگریشان تا حدود زیادی تعدیل شده و جنگهای پردامنه کمتر در میانشان بروز میکند. برخی از عدادها در قالب رستههای سرباز مزدور در ارتش هیتاسپها حضور دارند و متحد این نژاد محسوب میشوند.
ریشه: نام این موجودات از اسم یک خدای کهن کنعانی به اسم عَداد گرفته شده که با توفان پیوند داشته و برایش قربانیهای زیادی میگزاردهاند.
ادامه مطلب: بخش دوم: موجودات آشنای بیگانه – حرف غ
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب