پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش دوم، گفتار دوم: چرچیل نقاش

بخش دوم:چرچیل

گفتار دوم: چرچیلِ نقاش

چرچیل هرچند یک نسل از هیتلر زودتر زاده شده بود، حدود یک دهه پس از او به قلم نقاشی دست برد. اما جالب است که درباره‌ی او هم جنگ جهانی اول مقطعی تعیین کننده بود. او در سال ۱۲۹۴ (۱۹۱۵.م) و در میانه‌ی جنگ جهانی اول نخستین تجربه‌های خود را در این زمینه انجام داد. چرچیل البته در این هنگام سیاستمداری جا افتاده بود که راهبری سیاست امپراتوری بریتانیا را در بالاترین سطوح در دست داشت و به طور مستقیم در میدانهای جنگ حضور نداشت. نقاشی کردن برایش –چنان که بارها نوشته- شیوه‌ای بود برای فرار از تنش‌های روانی روزانه و درگیری‌های ذهنی دوران جنگ.

چرچیل از این هنگام تا پایان عمرش برای حدود پنجاه سال نقاشی کرد و این حدود دو برابر عمر فعالیت هنری هیتلر است. با این همه دستاوردهای چرچیل در این مدت بسیار کمتر بود و شمار کلی تابلوهایی که او کشیده را پانصد تا تخمین می‌زنند، که در مقایسه با سه هزار تابلوی هیتلر بسیار اندک است. یعنی سرعت نقاشی کردن چرچیل تقریبا یک دوازدهم هیتلر بوده است.

تقریبا همه‌ی آثار چرچیل تابلوهایی هستند که با روش آبرنگ یا رنگ و روغن کشیده شده‌اند. از سیاه‌مشق‌ها و طراحی‌هایش بدان شکلی که نزد هیتلر می‌بینیم نشانی باقی نمانده و شواهدی هست که نشان می‌دهد اغلب نقاشی‌هایش را بدون طراحی و مقدمه و فی‌البداهه در طبیعت می‌کشیده است. با توجه به تفاوت طبقه‌ی اجتماعی‌شان طبیعی است که ابزارهایی که چرچیل برای نقاشی به کار می‌گرفته گرانبهاتر بوده و رنگهای بهتر و بومهای بزرگتر و شرایطی آرام‌تر و مساعدتر از وضعیت هیتلر داشته است.

چرچیل هم مثل هیتلر به این نکته که نقاشی‌ می‌کشیده بها می‌داده است. از او نقل‌ قولهایی فروتنانه باقی مانده که نشان می‌دهد به کیفیت پایین آثار خود آگاهی داشته است. با این همه در کردار خود بر خلاف هیتلر تبلیغاتی برای آثارش دیده می‌شود. عکسهای فراوانی از او در حال نقاشی کشیدن گرفته شده، و در زمان حیاتش چندین نمایشگاه بزرگ از آثارش در مکانهایی باشکوه مثل تالار سلطنتی هنر ترتیب داد و کتابهایی در این امتداد به چاپ رساند. بسیاری از منتقدان و تحلیل‌گران هنری هم که آثارش را در زمان زندگی‌اش می‌ستودند از اطرافیان و وابستگان‌اش بودند و قدری بعید است که کاملا مستقل از نفوذ سیاسی و روابط نزدیکشان با وی چنین اظهار نظرهایی کرده باشند.

چرچیل زمانی گفته بود «تاریخ با من مهربان خواهد بود، چون قصد دارم بنویسم‌اش!». او این کار را بی‌شک درباره‌ی جنگ جهانی دوم انجام داد و با همراهی باقی کارگزاران دو امپراتوری بزرگ آنگلوساکسونی (انگلستان و آمریکا) تصویری از جنگ و تاریخ نیمه‌ی نخست قرن بیستم پدید آورد که تا به امروز باقی مانده و بسیار با او مهربان بوده است. اما آنچه نگفت و انجامش داد این که کمابیش همین کار را با نقاشی‌‌هایش هم به انجام رساند، و ارزیابی‌های هنری‌ای که در ابتدای کتاب نقل‌اش کردیم، نمونه‌هایی از آن بود.

با این همه چرچیل از کامیابی‌ای که هیتلر در کار نقاشی داشت، بهره‌مند نشد. او در زمان حیاتش بیش از صد تابلوی خود را به دولتمردان بزرگ هدیه داد و تا حدودی با اصرارش این تابلوها بر دیوارهای موزه‌های بزرگ و دفترهای کار دولتمردان آویخته شدند. با این همه بسیاری از هم ایشان ارزش هنری کارهای چرچیل را اندک برآورد کرده‌اند. در سال ۱۳۳۸ (۱۹۵۹.م) لرد بیوِربروک[1] پیشنهاد کرد که همه‌ی نقاشی‌های چرچیل را «دست بالا صد و پنجاه چوق» بخرد و به صراحت به چرچیلِ هشتاد و چهار ساله گفت که «بعد از این که مُردی، همه‌ی اینها دو شیلینگ هم نمی‌ارزد.»[2]

 

 

  1. Lord Beaverbrook
  2. Cannadine, 2018: preface.

 

 

ادامه مطلب: بخش دوم، گفتار سوم: نقاشی از خانه و خاندان

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب