پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش ششم: دست و دست – گفتار نخست: دستگیر کردن

بخش ششم: دست و دست

گفتار نخست: دستگیر کردن

حرکات این رده از این رو اهمیت دارند که به یک بدن یکتا مربوط نمی‌‌شوند و ارتباط میان دستها در دو تن را رمزگذاری می‌‌کنند. یعنی در اینجا حالت‌‌های دست همچون کنش ارتباطی نزدیک بین دو نفر عمل می‌‌کند و مستلزم لمس کردن بدن دیگری است. رمزپردازی دست در این رده از حالت اشاره فراتر می‌‌رود و با لمس معنادار اندامها پیوند می‌‌خورد.

یکی از کهن‌‌ترین نمونه‌‌های این حالت، «دستگیر کردن» است، با این شکل کلی که کسی با دست راست مچ دست چپ کسی دیگر را می‌‌گیرد، در حالی که هر دو ایستاده‌‌اند، یا راه می‌‌روند. همواره در این حالت کسی که گیرنده‌‌ی دست است مقامی والاتر دارد و پیشتر از نفر دوم حرکت می‌‌کند. در این نقش‌‌مایه اغلب ایزدی که مچ دست شاهی یا پهلوانی را در دست گرفته، به میانجیگری از او مشغول است و او را برای پوزش‌‌خواهی به نزد ایزدی مقتدر راهنمایی می‌‌کند. دست این ایزد واسطه‌‌گر معمولا دو علامت همزمان را نمایش می‌‌دهد. دست چپ او اغلب دست راست فرد فروپایه را از مچ می‌‌گیرد و دست راست او در حالت درود فرستادن به سوی ایزد داور برافراشته می‌‌شود.

شواهد فراوانی هست که نشان می‌‌دهد یکی از معناهای رایج دست در ایران زمین باستان، «قدرت» بوده است. این معنا دست کم از دوران زرتشت و اواخر هزاره‌‌ی دوم پیش از میلاد در ایران زمین رواجی داشته است. چون در متن گاهان زرتشت که به حدود سال ۱۲۰۰ پ.م باز می‌‌گردد می‌‌خوانیم که « اين را از تو مي‏پرسم، اي سرور! راستش را به من بگو. چگونه دروغ را به دستانِ راستي (اشا) بسپارم تا با کلامي که آموزه‏ي توست، پاک شود‏؟[1]» و روشن است که این استعاره‌‌ی «به دست کسی سپردن» در معنای «زیر سلطه‌‌ی کسی قرار دادن» در آن هنگام کاملا برای مخاطبان زرتشت آشنا بوده است.

بر مبنای همین کارکرد نمادین است که گرفتن دست دیگری از سویی به متحد شدن دو قدرت و افزودن به نیروی وی و یاریگری دلالت می‌‌کند و از سوی دیگر تابع کسی شدن و استیلای قدرتی بر قدرتی را نشان می‌‌دهد. از همین جا در زبان پارسی امروزین دو تعبیر «دستگیر کردن» به معنای توقیف و زندانی کردن یا «مچ کسی را گرفتن» پدید آمده است.

این حرکت از ابتدای ظهور شهرنشینی در ایران زمین در اسناد تاریخی نمایان است و از این رو می‌‌توان فرض کرد که کارکرد نمادین دستگیری در ایران زمین پنج هزار سال قدمت دارد و تا به امروز هم تداوم یافته است. در نمونه‌‌های آغازین که به ویژه در هنر سومری فراوان دیده می‌‌شود، این حرکت به مقام‌‌‌‌های والای سیاسی و دینی تعلق دارد و به ویژه در مواردی دیده می‌‌شود که ایزدی میانجی و فروپایه دست پادشاهی یا ایزدی دیگر را گرفته و او را به سمت ایزدی والامقام که بر اورنگی نشسته راهنمایی می‌‌کند.

Khashkhamer seal moon worship.jpgمُهر خاش‌‌خامِر امیر شهر ایشکون‌‌سین هنگام بار یافتن نزد ایزد ماه (سین)، ۲۱۰۰ پ.م

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\image.jpg زو در مجلس دادگاه ائا، سومر، ۲۳۴۰-۲۱۸۰ پ.م

یکی از کهنترین نقشهای این حالت دست به لولی سومری مربوط می‌‌شود که در آن ایزد آبها- ائا- بر اورنگ خود نشسته و ایزدی شاخدار انسان-پرنده‌‌ای به نام «زو» را که قصد ربودن الواح سرنوشت انلیل را داشته را نزد وی راهنمایی می‌‌کند و در این حال دست او را گرفته است. پشت سر او ایزدی دیگر ایستاده و پشت او ایزد کشاورزان را با خیشی در دوش می‌‌بینیم که شاکی اصلی دادگاه است. نقشی مشابه را در لولی سومری می‌‌بینیم که بار یافتن زنی نزد ایزدبانوی نین‌‌خورساگ نشان می‌‌دهد (تصویر زیر).

 

G:\pix\projects\iranzamin\enki.jpgنقش لول سومری از میانه‌‌ی هزاره‌‌ی سوم پ.م با نقش بار یافتن نزد خدای نشسته بر اورنگ

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\art\d36cf2db3775d842599ab0ab6b7b3315.jpg کودوروی بابلی، دوران کاسی‌‌ها،حدود قرن پانزدهم پ.م.

این الگوی دستگیر کردن کسی و بردن‌‌اش نزد ایزدی تا دو هزاره بعد در ایران غربی رواجی کامل دارد. معمولا هم همان الگویی که گفتیم بر آن حاکم است. یعنی واسطه‌‌گری با دست چپ مچ دست راست پوزش‌‌خواهی را می‌‌گیرد و با دست راستش به ایزدی که نزد او بار یافته‌‌اند، درود می‌‌فرستد. با این همه نمونه‌‌هایی استثنایی هم در کار هستند که ترکیبی دیگر را نمایش می‌‌دهند. مثلا در نقش لولی سومری دست راست واسطه است که مچ دست فرد پشت سرش را گرفته و دست چپ بر کمر قرار گرفته است. یا در کنار کتیبه‌‌ی کرکمیش که به خط هیروگلیف لوویایی نوشته شده، این حالت غیرعادی را می‌‌بینیم که آن که مچ‌‌اش گرفته شده، پیشاپیش شفیع خود حرکت می‌‌کند.

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\ningishbasreliefmarble.jpgنگاره‌‌ی مرمرین نین‌‌گیش، سومر، هزاره‌‌ی سوم پ.م

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\karkemish_2.jpgکتیبه‌‌ی لوویایی کرکمیش، آناتولی، قرن سیزدهم پ.م

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\shamashtablet.jpg

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\ShamashUtuEnthroned.jpgنگاره‌‌ی بابلی بار یافتن به پیشگاه شَمَش خدای خورشید، از قرن نهم پیش از میلاد

در قرن هشتم و هفتم پیش از میلاد همزمان با استقرار اقوام آریایی و آرامی در ایران غربی و تغییر یافت جمعیتی این منطقه، تغییراتی هم در این رمزپردازی نمایان می‌‌شود. به این شکل که دلالتی سیاسی و جنگاورانه از آن در هنر درباری آشوری‌‌ها باب می‌‌شود و دشمنان خود را در وضعیتی نمایش می‌‌دهند که سرداری آشوری مچ دستشان را گرفته است و برای امان خواستن پیش شاه راهنمایی‌‌اش می‌‌کند. این دلالت سیاسی کاملا در بافت همان نقش‌‌مایه‌‌های پیشین قرار دارد و همان مضمون را با همان نمادها بازگو می‌‌کند. با این تفاوت که این بار شاه جایگزین خدای بزرگ شده و سرداری به جای ایزدی فروپایه نقش واسطه‌‌گری را برعهده گرفته است. مثلا در نگاره‌‌ی آشوربانیپال بر کاخ نینوا نماینده‌‌ی ایلامی‌‌ها در حالی به سمت شاه آشور راهنمایی می‌‌شود که خم شده و دست راستش را به علامت درود بالا برده و سربازی آشوری که پیشاپیش او راه می‌‌رود با دست راست مچ دست چپ او را گرفته است (تصویر زیر).

G:\pix\projects\iranzamin\1200-550\AN00323265_001_l.jpg

این دلالت سیاسی در عصر هخامنشی دستخوش تغییری ریشه‌‌ای می‌‌شود و در ترکیب با رمزپردازی‌‌های مهرپرستانه به حالتی دیگر بدل می‌‌شود که در بخش بعدی بدان خواهیم پرداخت. با این همه دلالت سیاسی گرفتن مچ حریف همچنان باقی می‌‌ماند و به ویژه در هنر عصر ساسانی فراوان دیده می‌‌شود. شاپور اول پس از پیروزی بر والریانوس و اسیر کردن او خویشتن را در جواهری حکاکی شده به شکلی نشان داده که سوار بر اسب مچ امپراتور مهاجم و شکست خورده را گرفته است. در دیوارنگاره‌‌ی نقش رستم هم همین شاهنشاه را در میدان نبرد و پس از پیروزی بر رومی‌‌ها می‌‌بینیم و این در حالی است که فیلیپ عرب در برابر اسب شاپور زانو زده و والریانوس که ایستاده و مقاومت خود را نمایش داده، دست راست خود را بالا برده و شاپور با دست راست خود آن را گرفته است. این حالت کمابیش همان است که بر جواهر یاد شده نقش شده، و نشان می‌‌دهد که در اوایل قرن سوم میلادی گرفتن دست راست حریف با دست راست، نشانه‌‌ی پیروزی بر او در میدان نبرد بوده است.

Cameo depicting the Sasanian king of kings, Shapur I, capturing the Roman emperor Valerian, 256 CEبازنمایی از پیروزی شاپور اول بر والریانوس رومی، ۲۵۶.م

G:\pix\projects\iranzamin\sasani\1200px-Naqsh_i_Rustam__Shapour.jpgوالریانوس شکست خورده در برابر شاپور ساسانی پیروزمند در نقش رستم

Shapur I/Sassanid king of Persian empire. Underneath the horse,Gordian III . Emperor Philip the Arab or Philippus Arabus ,is negotiating a piece and a save withdrawal for the remnants of the Roman army. Shapur is holding the later emperor Valerian whom he captured.پیروزی شاپور اول بر گوردیان سوم (افتاده زیر پای اسب شاپور) در حالی که فیلیپ عرب در برابرش زانو زده و شاه دست والریانوس را در دست گرفته است.

 

 

  1. گاهان، هات ۴۴، بند ۱۴.

 

 

ادامه مطلب: گفتار دوم: دستگیری کردن

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب