گزارش نخستين نشست از بيستمين گام دورهی آموزشی تاريخ پيدايش و تكامل من پارسی (نظم نوین در عصر سلجوقی)
طراوت مظفريان
«کشوری با عادات وحشیانه که بوی خون از آن برمیخاست به سرزمینی مبدل شد که مردمان آن به طبخ با سبزیجات روی آوردند. کشوری که در آن کشتوکشتار امری عادی بود، مردم به نیکوکاری ترغیب میشدند.»
کتیبه قرابلقاسون – درباره پذیرش دین مانی از سوی ترکان اویغور
نخستین نشست از بیستمین گام تاریخ من پارسی، به آموزگاری دکتر شروین وکیلی، روز یکشنبه، 29 آبان از ساعت 18 الی 20 در موسسهی ماهان برگزار شد. این دوره با نام نظم نوین در عصر سلجوقی در چهار نشست دو ساعته توسط موسسه خورشید راگا برگزار میشود.
در نخستين نشست، دکتر وکیلی با اشارهای به جغرافیای تسلط سلجوقیان، قلمروی آنها را بزرگترین قلمرو نزدیک به قلمرو هخامنشی برشمرد. همچنین در اين نشست تصاویری از مجسمهها و هنر دوران سلجوقی برای دانشجویان به نمایش گذاشته شد.
در ادامه پس از گشتوگذار در روزهايی از قرن 6 پیش از میلاد (در قلمرو مقتدر و بزرگ ایرانزمین هخامنشی، در طول تاریخ و جغرافیا) به سوی شرق رفتیم و با گذری از روزهای قرن دوم پیش از میلاد در چین، جایی که دومین دولت قدرتمند دوران، شکل میگیرد به بحث اصلی دوره، نزديک شدیم.
و اما میان این دو گرانیگاه جمعیتی و قدرت (ایران و چین)، در بیابانها و مراتع میانی آسیا چه میگذشت؟
بیابانهای گبی، بیابانهای تارین و … محل تاختوتاز زردپوستان بومی کوچگردی بود که رفتهرفته از شمال، پذیرای سواران سکایی بودند. در قرن چهارم میلادی (اواخر ساسانی)، نخستین نشانههای آمیزش این قبایل ایرانی و زردپوست را میبینیم که آنها را “ترک” نامیدهاند و به همین سبب است که امروز در مجسمهها و آثار هنری به دست آمده از این دوران، مردان و زنانی را شاهد هستيم که با چهرههای زردپوستان، لباسهای ایرانی، کوشانی و سکایی پوشیدهاند و ادیان آنها، كيشهای شمنی-ایرانی بوده است.
در همین سده است که جمعیت قالب کوچنشین شکل میگیرد و تا قرن ششم که دکتر وکیلی از قبایلی همچون جوآنجوآن (با سنن و وامواژههای ایرانی)، کیماک و قپشاق، اوغوزها، تاتارها، باسمینها، اویغورها، خلجها و … سخن گفت، رفتهرفته به طور مستقیم و غیر مستقیم در شکلگیری برههای از تاریخ ایران، نقشآفرین میشوند.
دهه 50 و 60 قرن ششم میلادی را میتوان نخستین دوران شکلگیری پادشاهی ترکان در این سرزمینهای میانی دانست که حتی فکر رقابت با راه ابریشم ایرانزمین را در سر میپروراندند.
در همین دوران، نظام ساسانی در ایران تضعیف شد و با از میان رفتن قدرتش، خلعی در یکی از گرانیگاههای مرزی حکومت ترکان، بهخوبی حس میشد. ایران از دو سو مدعیان عرب و ترک پیدا کرد، گرچه ترکان در زمینهای ایرانی تا حدی خود را تابع ایران میدیدند.
اعراب که به شرق ایرانزمین میتاختند، رویای فتح مشرقزمین را در سر داشتند، اما با مقاومت قبایل کوچنشین در دوران طاهری، مرزهای شرقی خود را بستند و رو به سوی غرب گذاشتند، اما نسبت به ترکان، رویکردی در پیش میگیرند که اثرات مهمی در تاریخ بر جای گذاشت.
آنها از ترکهای نزدیک مرزها بردههایی جنگجو میگرفتند که شاید بتوان آن را نخستين رویداد مهم بردهداری در ایران دید. بردههای ترک باید مسلمان میشدند و جنگاوری در پیش میگرفتند؛ حتی میتوانستند با فاصلهی دو نسل به مرتبهی سرداری برسند. این بود که در موقعیتهای بحرانی همچون خشکسالی مراتع، به صورت گروهی اسلام می آوردند و به صف جنگجویان میپیوستند. شاهدیم که در اوایل قرن اول و دوم هجری ترکهای زیادی به اسلام گرویدند.
در میان این حملات و آشوبها، ترکها تاثیرات بسیاری از فرهنگ ایرانی پذیرفتهاند. شاهد مثال آن قبیلهی اویغورها هستند که در جادهی ابریشم، شهر لویانگ را به تصرف در آوردند و مبهوت دین مانوی گشتند و به آموزههای آن پایبند شدند. تاثیراتی که پذیرفتند آنها را بعدها در دیوانسالاری چنگیزخان موثر کرد.
با مسلمانشدن برخی قبایل ترک، شاهد پیروی برخی از آنها از خلیفه متوکل هستیم که خود تحت تاثیر آل بویه بود. در واقع ترکهای مسلمان، مشروعیت و رفع اختلافات خود را در دین و پیوندهای دینی جستوجو میکردند.
و اما در زمینهی همهی این رویدادها، سرانجام پای در منطقهی ینگی کند میگذاریم و با سلجوق آشنا میشویم؛ مردی که اسلام آورد و در میان قبایل، قدرت را به دست گرفت. دستهای از نوادگانش، با فرازونشیبهای بسیار برای نخستینبار وارد آذربایجان شدند و زبان آنها بر زبان مردمان این خطه که تا آن زمان، پهلوی سخن میگفتند، تاثیری پایدار گذاشت. گروه دیگری از نوادگانش به طور جدیتر پای در عرصهی سیاست گذاشتند و دولت سلجوقیان را شکلدادند.
نشست نخست این دوره، در واقع جمعیتشناسی زمینهی شکلگیری دوران سلجوقی بود. در نشستهای دیگر، دکتر وکیلی به بررسی زبان، فرهنگ و دین سلجوقیان و زندگی برخی از بزرگان این دوران خواهد پرداخت.