ر
رِئا (r Rhea یونانی) بسترِ زمین، جریان از ریشهی یونانیِ رِئِیِن ( ) به معنای جنبیدن و جریان یافتن [زن كرونوس، مادر زئوس و هرا]
رِئى (r Rei ژاپنی) تشكر، لطف.
رائد (b عربى) كسى كه هنگام كوچ قبیله مكانهاى جدید را جست و جو مىكند، پیشتاز، از ریشهى رأد (یافتنِ مكان) [در ارتش عراق و مصر درجهایست معادل سرگردى]
رائق (b عربى) صاف، بسیار زیبا، اسم فاعل از ریشهى رأق (صاف) [فرماندهى ارتش عباسیان].
رائول (b Reuel عبرى) دوست خدا، از ریشهى عبرى راى (دوست) و ایل (خدا).
رابعه (r عربى) سبزه، پربركت، از ریشهى ربیع (بهار) [از عرفاى قرون نخستین اسلامى].
راتب (b عربى) داراى جیرهى ثابت و پابرجا، صفت از ریشهى رتب (مرتب بودن).
راتى (r Rati هندى) آرامش، از ریشهى سانسكریت.
راجر (b Roger آلمانى) نیزهى مشهور، از ریشهى آلمانى ru (مشهور) و ger (نیزه).
راجى (b عربى) امیدوار، اسم فاعل از ریشهى رجى (امید داشتن).
راحله (r عربى) كوچ كننده، اسم فاعل از ریشهى رحل (كوچگردى).
رادع (b عربى) مهار كننده، اسم فاعل از ریشهى ردع (جلوگیرى كردن).
رادمیست (b پارسی) بزرگترین رادی، بخشندگی بزرگ، احتمالا تحریفی یونانی از رادَهمِهیشت پارسی باستان است [شاه گرجستان در دوران اشکانی]
رادومیل (b Radomilبلغارى) دوستدار شادمانى، از ریشهى بلغارى rad (شادى) و mil (دوست داشتن).
راسخ (b عربى) با نفوذ، با استقامت، اسم فاعل از ریشهى رسخ (نفوذ كردن).
راسِل (b Russell گُل- فرانسهى كهن) سرخ.
راشد (b عربى) برومند و تناور، اسم فاعل از ریشهى رشد.
راشد (b عربى) رشد كرده، كامل، اسم فاعل از ریشهى رشد.
راشِل (r Rachel عبرى) جشن، عید.
راعى (b عربى) چوپان، اسم فاعل از ریشهى رعى (گلهبانى كردن).
راغب (b عربى) علاقمند، دوستدار، اسم فاعل از ریشهى رغب (رغبت).
رافد (b عربى) عطا كننده، یاریگر، اسم فاعل از ریشهى رفد (كمك كردن).
رافع (b عربى) بلند، بالا، اسم فاعل از ریشهى رفع (بلندى).
راقى (b عربى) بالا رونده، نویسندهى چشمزخم، دعانویس.
راما (b Rama هندى) خوشبخت، از ریشهى سانسكریت [پهلوان/خدایى اساطیرى]
رامَح (b Ramah عبرى) لرزان [پسر كوش].
رامسس (b Ramses مصری باستان) رع او را ایجاد كرده، از ریشهى مصری باستان رع و مِسِه (ساختن، زاییدن) [نخستین فرعون دودمان نوزدهم].
رامیرو (b Ramiro اسپانیایی) پندِ زبانزد، اندرز مشهور، از ریشهى گوتىِ ragin (پند) و mari (مشهور).
ران (r Ran ژاپنی) سوسن آبى.
رانِب (b Raneb مصری باستان) رع سرور است، از ریشهى مصری باستان را (رع، خداى خورشید) و نِب (سرور) [از فراعنهى دودمان دوم].
راندولف (b Randulf آلمانى) سپر گرگ، از ریشهى آلمانى rand (سپر) و wulf (گرگ).
رانى (r Rani هندى) ملكه.
راوى (r Rawi هندى) خورشید.
راهاب (b Rahab عبرى) پهناور، عظیم.
رایلى (b Riley آنگلوساكسون) چمنزار، از ریشهى انگلیسى باستان rai (چمن، علف) و ley (دشت).
رَباب (r عربى) نوعى آلت موسیقى، ابر سفید [نام همسر امام حسین].
رِبِكا (r Rebecca عبرى) اسارت.
ربیع (b عربى) بهار.
رجب (b عربى) هفتمین ماه قمرى.
رحمان (b عربى) مهربان، بخشنده، صفت از ریشهى رحم (بخشش) [از القاب خداوند].
رحیل (b عربى) كوچ، از ریشهى رحل (كوچگردى).
رحیم (b عربى) بخشنده، صفت از ریشهى رحم (بخشش) [از القاب خداوند].
رَخْش اسب اصیل، درخشان، از ریشهى پارسی باستانِ رَئوخْشْنَه (درخشان) [اسب رستم].
رزاق (b عربى) آورندهى روزى، اسم فاعل از ریشهى رزق (روزى) [از القاب خداوند].
رُستَم (b پارسی) تناور، كسى كه رشد كرده و نیرومند شده، از ریشهى اوستایىِ رُس (رستن، رشد كردن) و تَهْمَه (نیرومند) [ابرپهلوان شاهنامه].
رسول (b عربى) پیامبر، از ریشهى رسل (پیام) [لقب حضرت محمد].
رَشْنَواد (b پارسی) راستگو، از ریشهى پهلوى رَشْن (راستى) و پسوندِ واد.
رشید (b عربى) برومند، نیرومند، صفت از ریشهى رشد.
رشیق (b عربى) لطیف و سبك، صفت از ریشهى رشق (لطافت).
رضا (b عربى) راضى، از ریشهى رضایت.
رطیب (b عربى) نرم، نازك و تازه، صفت از ریشهى رطب (رطوبت).
رِفاعَة (b عربى) دارندهى صداى بلند، از ریشهى رفع (بلندى) [از صحابهى مشهور].
رقیب (b عربى) پاسدار، نگهبان، صفت از ریشهى عربى رقب (نگهدارى كردن) [از القاب خداوند].
رقیه (r عربى) بنده، برده، از ریشهى رقیت.
رُقیه (r عربى) بنده، كنیز، از ریشهى رقى (بندگى) [نام دختر حضرت محمد و همسر عثمان].
رمضان (b عربى) نهمین ماه قمرى، از ریشهى رمض (گرامى داشتن) [نام دو فقیه شافعى مشهور].
رِن (r Ren ژاپنی) سوسن آبى (خلوص).
رو (b Ru چینى) دانشمند.
روبرت (b Robert آلمانى) شهرت درخشان، از ریشهى آلمانى ru (مشهور) و bert (درخشان).
روبن (b Reuben عبرى) پسرم را ببین! از ریشهى عبرى رأى (دیدن) و بن (فرزند) [پسر مهتر یعقوب از لیه].
روت (r Ruth عبرى) دوست.
رودابه (r پارسی) داراى جلوهى زاینده، داراى ظاهرِ بالنده، از ریشهى پهلوىِ روت (زایش، نمو، رشد) و آپَك (جلوه، تابش) [نام زنِ زال و مادر رستم].
رودولف/ رالف (b Rudolf/Ralph آلمانى) گرگ مشهور، از ریشهى آلمانى ru (مشهور) و wolf (گرگ).
رودْها (r Rodha هندى) موفقیت، از ریشهى سانسكریت.
رورى (b Rory آنگلوساكسون) شاهِ سرخ.
روسیو (b Rocio اسپانیایی) شبنم، از ریشهى لاتین.
روشنك (r پارسی) نورانى، از ریشهى اوستایى رَئوخْشْنَه (روشن، نورانى).
روفوس (b Rufus لاتین) سرخ، از ریشهى لاتین [سردارى رومى].
روكْسانا (r پارسی) نورانى، شكل یونانی شدهى روشنك است.
روكورو (b Rokuro ژاپنی) پسر ششم.
روگناخ (r Rioghnach سلت) ملكه، از ریشهى سلتى [زنِ نیال].
رونالد، رژینالد (b Ronald/ Reginald آلمانى) اندرز شاه، از ریشهى آلمانى regi (شاه) و nald (اندرز).
روندا (b Rhonda آنگلوساكسون) نیزهى خوب.
رونگ (r b )Rong چینى) جنگى، رزمى.
رووان (b Rowan آنگلوساكسون) سرخ.
روى (b Roy آنگلوساكسون) سرخ.
رُهام (b پارسی) پاسدار، نگهبان، از ریشهى اوستایى رَثَهثَمَه، كه بخش دوم آن از ریشهى ثَمْنَه (مراقبت كردن) است [از پهلوانان شاهنامهاى].
ریاح (b عربى) بادها، اسم جمع از ریشهى ریح (باد) [جد عدنانىها و بنىتمیم].
ریاض (b عربى) سرزمینهاى سرسبز، جمع روضه.
ریان (b Ryan آنگلوساكسون) شاه كوچك.
ریانْرون (r Rhianron آنگلوساكسون) ملكهى بزرگ.
ریپاث (b Ripath عبرى) دشمنان [پسر گومر].
ریچارد (b Richard آلمانى) شاهِ سختگیر، از ریشهى آلمانى ri (شاه) و kard (سختگیر، عادل).
ریم سین (b اكدى) گاو میشِ سین، از ریشهى اكدى ریم (گاو میش) و سین (خداى ماه) [شاه ایلامىِ لارسا].
ریموند (b Raymond آلمانى) خردمند.
ریو (b Ryo ژاپنی) عالى.
ریوتا (b Ryota ژاپنی) بسیار تنومند.
رَؤوف (b عربى) مهربان، صفت از ریشهى عربى رأف (مهربانى كردن) [از القاب خداوند].
رؤیا (r عربى) آنچه كه به خواب بینند، از ریشهى رأى (دیدن).
ادامه مطلب: حرف ( ز )
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب