دیباچه
این نوشتار در ابتدای کار پژوهشی عصبشناسانه بود که در دوران تحصیل من در دانشگاه تهران نوشته شد، در زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد بر فیزیولوژی اعصاب تمرکز کرده بودم. شکل آغازین این متن نیز در همان حدود و حدود بیست سال پیش انتشار یافت و بین علاقمندان به عصبشناسی و علوم شناختی (که در آن دوران شمارشان بسیار محدود بود) با استقبال روبرو شد. از آنجا که یافتههای جدید در این زمینه با شتابی چشمگیر بر هم انباشته میشد، ویراستی دوم از این نوشتار شش سال بعد ضرورت یافت. پس از آن حدود پانزده سال گذشت تا بار دیگر به این متن بازگردم و آن زمانی بود که قرار شد برای دانشجویانی که در المپیادهای علمی مقامی آورده بودند، شاخهای برانگیزاننده و جذاب از علوم اعصاب را معرفی کنم.
به این ترتیب متن کنونی پدید آمد که بخشهای گوناگونش در زمانی به درازای دو دهه نوشته شده است.از آنجا که دیدگاه مرکزیام در جریان انباشت دادههای نو تایید شد و گزارههایی قدیمی که گاه حدسی بیش نبود، با یافتههای تازه به دانستههایی مستقر بدل شد، هیچ بخشی از این نوشتار را حذف نکردم و ناهمواری لحن و شیوهی بیان را که پیامد عادیِ گذر زمان بر قلم بود تاب آوردم تا زنجیرهی اندیشههایم دربارهی عصبشناسی لذت دست نخورده باقی بماند.
این کتاب را باید در کنار دو کتاب دیگرم خواند. یکی آن که به جامعهشناسی لذتهای دروغین میپردازد، و دیگری رسالهام دربارهی اخلاق طبیعی شده. آماج اصلیام از پرداختن به این موضوع آن بوده که جغرافیای مفهوم لذت را و تبارنامهی تکاملیاش را و موقعیت مرکزیاش در بحثهای اخلاقی را نشان دهم. بر همین مبنا کتاب به بخشهایی متفاوت تقسیم شده که ابتدا و انتهایش به مفاهیمی انتزاعی و گاه فلسفی میپردازد و میانهاش به شرح یافتههای دانش امروز دربارهی عصبشناسی لذت اختصاص یافته است. علاقمندان میتوانند بسته به گرایش نظریشان بخشی و گفتاری را بخوانند یا از بخشی و گفتاری چشمپوشی کنند. هرچند به نظرم برای دریافتن دقیقِ مدل نظریام دربارهی راهبردهای طبیعی کردنِ اخلاق، باید سراسر متن را خواند.
دیماه 1375
آذرماه 1381
امرداد 1395
ادامه مطلب: بخش نخست زمینهی نظری – گفتار نخست: طرح مسئله
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب