پنجشنبه , آذر 22 1403

روز اول: 30 اسفند  جمعه- 20 مارس – روایت پویان

روز اول: 30 اسفند  جمعه- 20 مارس

روایت پویان

ما برای سفر به آسیای میانه واقعاً وقت زیادی صرف نکردیم، نه برای برنامه ریزیش و نه برای تدارکاتش. پیش از این که در فکر سفر آسیای میانه بیفتیم، من درگیر برنامه ریزی سفر به چین بودم و کلاً این سفر در پی فراهم نشدن امکان سفر به چین در عید نوروز 1388 ، حدود 20 روز قبل از نوروز، پیش آمد. هر سه نفرمان بسیار درگیر بودیم، پس با شروین قرار گذاشتیم، سفرمان با حد اقل امکانات و با امکان تصمیم گیری و تغییر در طول سفر انجام شود و کاملاً اکتشافی باشد. در فرصت کمی که داشتم، شاید من و شروین هر کداممان در حد یک روز وقت گذاشتیم تا در سایت های مختلف اینترنتی کمی اطلاعات جمع کنیم. سایت هایی مانند؛ WIKITRAVEL و WIKIPEDIA وUNESCO و چند سایت دیگر. و در طول یک جلسه دو ساعته هم، تقسیم بندی اولیه برای کارها را انجام دادیم. پیگیری ویزا با من بود. پدرام، اتوبوس به مرز و هواپیما های برگشت را چک میکرد و شروین هم باید با کنسول گری های سه کشور ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان صحبت کند و با توجه به مسیر سفرمان امکان سنجی کند که اوضاع راه ها چگونه است و چه امکاناتی در مسیرمان قرار دارد و احتمالاً چه مشکلاتی خواهیم داشت. مسیر سفرمان را هم به صورت تقریبی چنین درنظر گرفتیم که با وسیله ای به مرز باجگیران برسیم، و بعد اشک آباد و بعد مرو ( نام کنونیش ماری شده) و از آنجا به کونیه اورگنج . از مرز، به ازبکستان وارد شویم و بعد از گشتن اورگنج و خیوه به دریاچه آرال برویم. سپس عزیمت به سمت بخارا و سمرقند و تاشکند و از آنجا از مرز خجند وارد تاجیکستان شویم و پس از خجند به دوشنبه برویم و بعد، یا زمینی یا هوایی برگردیم ایران. طول سفرمان را 15 روز و هزینه مان را حدود 500 هزار تومان تخمین زدیم.

iran-turkaman-uzbak-tajik

نقشه سفرمان قبل از برنامه که در اجرا خیلی عوض شد ( مسیری 5500 کیلومتری!)

پدرام اطلاعاتی راجع به هواپیما به دست آورد که در مورد تاجیکستان، متوجه شدیم، تنها پرواز تاجیک ایر از تهران به دوشنبه وجود دارد و برعکس . روزهایش هم سه شنبه و شنبه است با قیمتی حدود 250 دلار.

برای ویزا، من به کنسولگری ازبکستان زنگ زدم و از طریق منشی کنسولگری، خانم اکبری، آژانس “دشت … ” به من معرفی شد. با آژانس تماس گرفتم و بعد از کمی صحبت اطلاعات زیر را به دست آوردم.

ترکمنستان و ازبکستان تنها به افرادی ویزای توریستی میدهند که دعوت نامه از یک فرد تبعه کشورشان داشته باشند، به همین دلیل گرفتن ویزایشان سخت است ولی تاجیکستان با 50 دلار، ویزای توریستی یک ماهه می دهد.

بعد از صحبت با آژانس مربوطه، معلوم شد؛ با 200 هزار تومان برای هر نفر، میتواند ویزای سه کشور را برایمان، بگیرد. من هم چون واقعاً زمان پیگیری ویزا را به صورت شخصی نداشتم، با آژانس قرار گذاشتم برایمان ویزاتهیه کند، با این شرط که طول مدت ماندنمان در ازبکستان را در طول هفته بعد مشخص کنیم. چون اگر قرار میشد زمینی برگردیم باید دوباره به ازبکستان بر میگشتیم و اگر قرار بود با هواپیما از دوشنبه به تهران برگردیم، به ویزای 6 روزه ازبکستان نیاز داشتیم. بعد از جمع شدن اطلاعات پدرام در مورد پرواز ها متوجه شدیم پرواز تاجیکستان معمولاً خلوت است و میشود از خود دوشنبه بلیت بگیریم. پس من تلفنی به آژانس خبر دادم که ما برای ازبکستان ویزای 6 روزه میخواهیم.

نکته: اگر خواستید مسیر ما را بروید بهتر است، با آژانس کار نکنید چون کاری بیشتر از حضور شخصی خودتان انجام نمیدهد، باید اول ویزای توریستی تاجیکستان را بگیرید و بعد به کنسول گری ازبکستان مراجعه کنید و ویزای ترانزیت ازبکستان را بگیرید و بعد با این دو ویزا به کنسولگری ترکمنستان بروید که ویزای ترانزیت 5 روزه ترکمنستان به شما میدهد. حد اقل هم یک ماه زود تر از سفر اقدام کنید.

قیمت ویزای ترانزیت ترکمنستان 55 دلار است و ازبکستان، 70 دلار، برای ازبکستان گفته میشد میتوان در طول دو ماه، ویزای ترانزیت دو بار ورود 3 روزه بگیرید یا یک ویزای یک بار ورود 6 روزه. شروین هم اطلاعاتی از کنسول تاجیکستان گرفت.

آژانسی که ما با او قرار داد بسته بودیم، بسیار سهل انگار بود و عملاً کار ویزا های ما را با تاخیر انجام داد و چون ویزاهای ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان به هم وابسته بود، ویزای ترکمنستان ما تا صبح روز 30 اسفند، به طول انجامید و تازه بعد از گرفتن پاسپورت هامان از کنسول گری ترکمنستان متوجه شدیم مسئول آژانس به اشتباه بجای ویزای شش روزه ازبکستان برایمان دو تا ویزای سه روزه گرفته.

دیروز قرار شد امروز صبح ساعت 10 به کنسول گری مراجعه کنیم، آرش، داماد “آقای نجف …” ، مدیر آژانس “دشت …” ، هم آنجا باشد و گذرنامه هایمان را از آقای دولت، کارمند کنسول گری ترکمنستان در تهران بگیرد و در ازای باقی مانده پول به ما تحویل دهد.

نکته: در هنگام قرارداد بستن با آژانس ها به عنوان پیش پرداخت مبلغ ناچیزی را به ایشان بدهید، چون بسیار بدقول هستند و این تنها اهرم فشار شما است.

رفتار کارمند ترکمن کنسول گری ، آقای دولت بر خلاف دیروز خیلی سرد نبود، ویزا ها را گرفتیم و تازه متوجه شدیم، ویزای ازبکستانمان اشتباه است و بجای یک ویزای شش روزه دو تا ویزای سه روزه داریم و عملاً سه روز بیشتر نمیتوانیم در ازبکستان بمانیم.

جر و بحث با آرش شروع میشود، آرش میگوید من هیچ کاره ام،” نجف…” امروز صبح رفته ازبکستان و من را فرستاده تا در ازای گرفتن مابقی پول ، پاسپورت ها را تحویل دهم، بعد از ساعتی گفتگو بالاخره قرار شد، 200 هزار تومان از پولش نزد ما بماند و ما هم متعهد شویم هر جا از این بابت ضرری کردیم، سندش را ببریم و پس از کسر ضرر و زیان، باقی مانده پول را تا یک ماه دیگر تحویل دهیم.

تلفنی با پدرام تماس داشتیم، او مستقیم به پایانه شرق می آمد و ما هم جداگانه رفتیم. در پایانه بلیت اتوبوس قوچان برای ساعت 12:00 گرفتیم. سه ساعت دیگر سال تحویل میشود و انگار مسافران نوروزی ترجیح میدهند در این زمان، سفر نکنند چون ترمینال خلوت است.

شروع سفر، تهران به قوچان:

پدرام هم به ما ملحق شد و ساعت 12:15 راه افتادیم. سال تحویل داخل اتوبوس بودیم. و حرکت و حرکت.

ساعت 12:30 شب به قوچان رسیدیم.

DSC_0009کودکی خندان در ردیف جلویی اتوبوس

از اتوبوس که پیاده میشویم، با آقایی اهل جعفر آباد بالا از توابع قوچان، که با پیکان قراضه اش مسافرکشی میکرد، به میدان فلسطین رفتیم تا ببینیم ماشین های باجگیران هستند یا نه. خبری از ماشین ها نیست.

پس به دنبال مسافر خانه گشتیم ولی نه مسافرخانه ها جا داشتند و نه مدارسی که برای مسافران نوروزی آماده شده بود، برای سه مرد مجرد مهیا بودند. به همان میدان فلسطین برگشتیم و وسط میدان درون کیسه خواب هایمان خوابیدیم.

 

 

ادامه مطلب: روز دوم: شنبه 1 فروردین 88 – 21 مارس – روایت شروین

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب