پنجشنبه , آذر 22 1403

سال ۱۲۷۶

سال ۱۲۷۶

سال ۱۲۷۶ برای ایرانیان با تحولی سیاسی آغاز شد. چون روز سه‌‌شنبه شانزدهم فروردین میرزا علی خان امین‌‌الدوله با فرمان مظفرالدین شاه به مقام صدارت رسید. در سطح جهانی آغاز این سال مصادف بود با کورانی از زادن و مردن‌‌ها در همه جای دنیا. نمونه‌‌اش آن که روز چهارم فروردین ویلهلم رایش روانکاو اتریشی زاده شد که ترکیب کننده‌‌ی آرای فروید و مارکس بود. ده روز بعد در چهاردهم فروردین یوهان برامس موسیقی‌‌دان نامدار و خالق «رقصهای مجار» درگذشت. روز سی‌‌ام فروردین هم نوزاد پسری در یک دهکده‌‌ی ماهیگیران در نزدیکی کیوتو زاده شد که جیرویمون کیمورا نام گرفت. او زندگی‌‌ای عادی و آرام را پشت سر گذاشت و نامش در تاریخ ماندگار نمی‌‌شد، اگر که تا سال ۱۳۹۲ زنده نمی‌‌ماند و به سالخورده‌‌ترین مرد کره‌‌ی زمین تبدیل نمی‌‌شد. او تنها انسانی است که با اسناد قطعی بیش از ۱۱۶ سال عمر کرده است. جالب آن که دو تا از پیرترین زنان مستند در تاریخ هم در همین سال و در همین کشور زاده شدند. در سوم دی‌‌ماه کوکو اوکوبو به دنیا آمد که تا سال ۱۳۹۲ زنده بود، و در چهاردهم اسفند میسائو اوکاوا زاده شد که تا ۱۳۹۴ زندگی کرد.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/15/JohannesBrahms.jpg/220px-JohannesBrahms.jpg یوهان برامس

Wilhelm Reich in his mid-twenties.JPGویلهلم رایش

Jiroemon Kimura (ODN News).png جیرویمون کیمورا در جشن تولد ۱۱۵ سالگی‌‌اش

در سال ۱۲۷۶ هم روندهای استعماری با شدت تمام تداوم داشت. روز ۲۶ فروردین اولین چاه نفت در اوکلاهاما کشف شد و در نتیجه این قلمرو که به سرخپوستان اوساگی تعلق داشت از ایشان به زور ستانده شد و به سرعت جمعیتی بزرگ از سفیدپوستان به سودای دستیابی به ثروت در آنجا گرد آمدند. روز سوم اردیبهشت سندی موسوم به «توافقنامه‌‌ی دِیْوز» امضا شد که بر مبنای آن پنج قبیله‌‌ از جمله چوکتاو و چیکاساو و کرید با وعده‌‌هایی فریبنده و زیر فشار سرنیزه قبول کردند تا زمینهایشان را به دولت آمریکا واگذار کنند. به این ترتیب ایالت اوکلاهاما زاده شد و سرخپوستان را هم کمی بعد از این زمینها راندند و کشتارشان کردند.

https://i.pinimg.com/originals/4b/41/d1/4b41d11478b61cd248e788d551509417.pngرقصندگان سرخپوست از قوم اوساگی

G:\pix\1897 اولین چاه نفت اوکلاهاما.jpegاولین چاه نفت در اوکلاهاما

Frank Capra.jpgفرانک کاپرا

بهار سال ۱۲۷۶ از نظر فرهنگی و علمی هم بسیار پرجنب‌‌ و جوش بود و دستاوردهایی ماندگار در تاریخ علم داشت. مهمتر از همه آن که روز دهم اردیبهشت جی جی تامسون در آکادمی سلطنتی انگلستان سخنرانی‌‌ای کرد و اعلام کرد که ذره‌‌ی زیراتمی تازه‌‌ای به اسم الکترون کشف کرده که ۱۸۰۰ بار از پروتون کوچکتر است. یک هفته بعد در شانزدهم اردیبهشت جان جیکوب آبِل در آمریکا مقاله‌‌ای منتشر کرد و اعلام کرد که موفق شده ماده‌‌ای به نام اِپی‌‌نفرین (آدرنالین) را کشف و تخلیص کند.

از آن سو روز ۲۴ اردیبهشت سرود «راه راه و ستاره‌‌ها» که به سرود ملی آمریکا تبدیل شد برای اولین بار اجرا شد. دقیقا در همین روز در برلین گروهی از پزشکان و وکیلان که هوادار حقوق همجنس‌‌گراها و دگرباشان جنسی بودند، اولین انجمن مدرن حمایت از دگرباشان را تاسیس کردند، اما از طنزهای تاریخ این که خودشان از اشاره به امور جنسی در عنوان گروهشان پرهیز داشتند و خود را «کمیته‌‌ی علمی انسان‌‌دوستانه» (Wissenschaftlich-humanitäres Komitee) می‌‌نامیدند. جالب آن که چهار روز بعد در ۲۹ اردیبهشت اسکار وایلد نویسنده‌‌ی انگلیسی که به خاطر همجنس‌‌گرایی زندانی شده بود، آزاد شد و به تبعید فرستاده شد. یک روز قبلش در ۲۸ اردیبهشت هم فرانک کاپرا زاده شد که بعدها به کارگردان نامداری تبدیل شد.

Group, including Queen Victoria, 1897 [in Portraits of Royal Children Vol. 43 1896-1897]ملکه ویکتوریا و خانواده در ۱۲۷۶

J.J Thomson.jpgجی جی تامسون 

جان جیکوب آبل 

هفتم اردیبهشت جنگ مهمی میان استقلال‌‌طلبان یونانی و سربازان عثمانی درگرفت که به اسم نبرد وِلِستینو شهرت یافته است، اما در اصل دو جنگ پیاپی بود که در منطقه‌‌ای به همین نام در تِسالی در گرفت. در نبرد اول سپاهیان عثمانی که بیشترشان سواره بودند، زیر فرمان محمود مختار به نیروهای کنستانتینوس اسمولِنسْکیس حمله بردند و پس زده شدند. این نبرد اول که سه روز به درازا کشید با پیروزی مدافعان یونانی و سد شدن راه پیشروی ترکان پایان یافت. اما شش روز بعد باز جنگ از سر گرفته شد و این بار قوای عثمانی غلبه یافتند و یونانیان را شکست دادند. در این نبردها حدود صد یونانی و دویست ترک کشته شدند (تصویر زیر).

G:\pix\1897 جنگ یونان و ترکیهVelestino1897.jpg

روز پنجم خرداد رمان «دراکولا» نوشته‌‌ی برام استوکر برای نخستین بار چاپ شد و مورد استقبال قرار گرفت. در همین ماه میرزا ابراهیم خان صحاف‌‌باشی که تاجری ماجراجو بود، با دریافت مجوزی از مظفرالدین شاه از بندر انزلی سفر دور دنیای خود را آغاز کرد. دستاورد این سفر آشنایی‌‌اش با دستگاه نوپای سینماتوگراف بود و ورود اولین دستگاه پروژکتور پخش فیلم به ایران. در همین حدود دو رمان مهم علمی‌‌ تخیلی هم انتشار یافت که بر ادبیات بعدی این شاخه بسیار اثر گذاشت. یکی «مرد نامرئی» به قلم اچ جی ولز بود و دیگری «از دو سیاره» نوشته‌‌‌‌ی کورد لاسویتس که ماجرای حمله‌‌ی مریخی‌‌های متمدن به زمین را روایت می‌‌کرد.

Image result for Assam earthquake of 1897" زلزله‌‌ی آسام

Stoker, c. 1906برام استوکر

روز ۲۱ خرداد رام پراشاد بسم‌‌ال… (مشهور به بِسمِل) در شاه‌‌جهان‌‌پور زاده شد و به زودی به یکی از شاعران و ادیبان بانفوذ هندی و بنیانگذار انجمن جمهوری‌‌ هندوستان تبدیل شد که با نفوذ استعمارگران انگلیسی مبارزه می‌‌کرد و در سی سالگی انگلیسی‌‌ها اعدامش کردند. فردایش (در ۲۲ خرداد) آنتونی ایدن به دنیا آمد که نخست وزیر انگلستان شد و در زمانی که بسمل را اعدام می‌‌کردند، برای تجزیه‌‌ی ایران زمین نقشه می‌‌چید و مهمان ملک فیصل سعودی بود که در آن هنگام تازه داشت به کمک غرب قدرت می‌‌گرفت. روز اول تیر هم نوربرت الیاس جامعه‌‌شناسی نامدار آلمانی زاده شد.

روز ۲۲ خرداد زلزله‌‌ی شدیدی با هشت ریشتر آسام و هند را لرزاند و به مرگ هزار و پانصد تن منتهی شد. یک هفته بعد در ۲۸ خرداد دانشگاه کیوتو افتتاح شد که بعد از مدرسه‌‌ی شیمی اوساکا (تاسیس ۱۲۴۸) دومین دانشگاه مدرن ژاپن بود. این دوران با تلاطمهایی در دنیای دانشگاهی هم مصادف بود. نمودش آن که در همین ماهها استوارت چمبرلین نظریه‌‌پرداز نژادپرست انگلیسی و نیای نازیست‌‌های بعدی مشغول نوشتن تز دکترایش درباره‌‌ی حرکت شیره‌‌ی پرورده در آوندهای گیاهان بود و چون فکر می‌‌کرد نیروی مکانیکی مایعات برای این منظور کافی نیست، به نوعی نیروی حیاتی ایمان آورد و به ویتالیسم گروید و به این ترتیب با داروین مخالفت ورزید.

همزمان هانس هوربیگر آلمانی هم نظریه‌‌اش را درباره‌‌ی یخبندان بودن سیاره‌‌های منظومه‌‌ی خورشیدی منتشر کرد، که بعدتر مبنای فیزیک کیهانی آلمان در دوره‌‌ی حاکمیت نازیها قرار گرفت. چمبرلین هم از این نگرش او هواداری می‌‌کرد. ناگفته نماند که در همین روزها بود که آلفرد پیتر فریدریش فون تیرپیتس که فرمانده‌‌ی نیروی دریایی آلمان بود، مفهوم زیردریایی جنگی را ابداع کرد و برنامه‌‌ای ریخت تا از این وسیله استفاده‌‌ی نظامی شود، که تا بیست سال بعد و زمان جنگ جهانی اول به بار نشست.

NElias.jpgنوربرت الیاس 

Anthony Eden circa 1942 آنتونی ایدن

Field Marshal Plaek Phibunsongkhram.jpgفیبون

RamPrasadBismilPic.jpgرام پراشاد بسمل

روز ۲۳ تیرماه فلای پلایک فیبون‌‌سونگ‌‌خرام در تایلند زاده شد که بیشتر با نام فیبون مشهور است و بعدتر به سپهبدی و دیکتاتوری تایلند رسید. در همین حدود «طلا» در تاریخ سرزمینهای تازه مدرن شده‌‌ی شرق و غرب اروپا دستخوش تلاطمی مفهومی شد. در روسیه دولت استاندارد طلا را برای ضرب پول پذیرفت و به این ترتیب به شبکه‌‌ی اقتصاد جهانی اروپایی‌‌ها پیوست و روندی از صنعتی شدن شتابان و جذب سرمایه‌‌گذاری‌‌های خارجی را آغاز کرد. از سوی دیگر روز ۲۶ تیرماه در همسایگی بخشهای قطبی روسیه، در قلمرو کانادا تب طلای کلوندایک آغاز شد و این زمانی بود که رگه‌‌ای از طلا در این منطقه واقع در شمال غربی کانادا کشف شد. در نتیجه تا سه سال بعد صد هزار نفر از سیاتل و سان فرانسیسکو به آنجا کوچیدند و زمینها را از چنگ سرخپوستان ساکن آنجا بیرون آوردند و چندین معدن تاسیس کردند. چارلی چاپلین فیلم مشهور «جویندگان طلا» را بر اساس همین ماجرا ساخته است. روز سوم امرداد جک لندن هم به همین گروه طلاجویان پیوست و در همان جا بود که اولین داستانهای موفق‌‌اش را نوشت.

San Francisco, July 1897. The steamship Excelsior leaves San Francisco on July 28, 1897, for the Klondike۶ امرداد ۱۲۷۶: حرکت کشتی S/S Excelsior از سان فرانسیسکو به مقصد کلوندایک

در تابستان سال ۱۲۷۶ استعمار انگلیس که در نهایت قصد پیشروی به سمت ایران زمین و توسعه‌‌ی قلمرو خود در هندوستان را داشت، در مرزهای کوهستانی ایران شرقی با مقاومتی سرسختانه روبرو شد. روز یازدهم امرداد پشتون‌‌ها در مَلکَند به اردوگاه قوای انگلیسی مهاجم حمله کردند و آنجا را محاصره نمودند. انگلیسی‌‌ها زیر فرمان ویلیام هوپ مایکل‌‌جان و بیندون بلاد می‌‌جنگیدند و رهبر پشتونها فَکیر سیدالله بود. افغانها نزدیک به ده هزار تن و انگلیسی‌‌ها حدود یازده هزار تن قوا داشتند و در نهایت پس از یک هفته جنگ انگلیسی‌‌ها موفق شدند حمله‌‌ی افغانها را دفع کنند و از محاصره خلاص شوند. تقریبا همزمان با رهایی یافتن سپاهیان استعمارگر، در روز ۱۹ امرداد فلیکس هوفمان در شرکت بایر آلمان موفق شد اسید استیل سالسیلیک را به صورت مصنوعی تولید کند و این مبنای ساخت داروی آسپیرین شد.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/67/Felix_Hoffman.jpg/220px-Felix_Hoffman.jpgفلیکس هوفمان

Malakand camp south.jpg اردوگاه انگلیسیها در ملکند

در پیش و پس از این ماجراها هم زایمانهای مردمان طبق معمول برقرار بود و برخی از نوزادان بعدها به افرادی اثرگذار و مشهور تبدیل می‌‌شدند. در همان هنگامی که سپاهیان بریتانیایی برای حرکت به سمت ملکند آماده می‌‌شدند، در روز دوم امرداد املیا ارهارت بانوی هوانورد و ماجراجوی آمریکایی زاده شد و هشتم شهریور فردریک مارچ هنرپیشه‌‌ی نامدار آمریکایی به دنیا آمد. اصولا دهه‌‌های بعدی دوران رونق صنعت سینما و پیشرفت فناوری هواپیمایی بود و از این رو در این سال شمار زیادی از هنرپیشه‌‌های مشهور و خلبان‌‌های نامدار زاده شدند.

Fredric March face.jpgفردریک مارچ 

Paolovi.jpgپاپ پل ششم

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0f/Amelia-in-evening-clothes_%28cropped%29.jpg/220px-Amelia-in-evening-clothes_%28cropped%29.jpgاملیا ارهارت 

روز هفتم شهریور اولین کنگره‌‌ی صهیونیست‌‌ها در شهر بازل سوئیس افتتاح شد. رهبر و سازمان دهنده‌‌ی این برنامه تئودور هرتسل بود که مغز متفکر و بنیانگذار جنبش صهیونیسم محسوب می‌‌شد. در این کنگره یهودیان ایرانی که از قفقاز و آذربایجان به آنجا رفته بودند به ویژه گرامی داشته می‌‌شدند و به عنوان یهودیان اصیل و واقعی موقعیتی ممتاز داشتند. این نمایندگان لباسی ایرانی (چوقا) بر تن داشتند و زبان مشترک‌‌شان پارسی بود و در کنگره قفقازی یا «کوهی» نامیده می‌‌شدند. برگزاری این همایش که با پوشش خبری وسیعی دنبال شد، واکنشهایی منفی هم به دنبال داشت که مهمترین نمودش انتشار «دستورالعمل پیران صهیون» بود که متنی جعلی و منسوب به یهودیان بود، با این محتوا که می‌‌خواهند کل جهان را تسخیر کنند. واکنشها به این کنگره و انتشار کتاب یاد شده یکی از نیروهایی بود که ظهور جنبش نازیها طی سه دهه‌‌ی بعد را رقم زد.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/58/Delegates_at_First_Zionist_Congress.jpgکنگره‌‌ی اول صهیونیستها در بازل

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/1/10/Mountain_Jews_with_Herzl_at_the_1st_Zionist_Congress%2C_Basel%2C_Switzerland%2C_1897.jpg نمایندگان یهودی از ایران به همراه تئودور هرتسل

دو روز بعد از این کنگره در نهم شهریور ماه ۱۲۷۶ توماس ادیسون دستگاهی به نام کینِتوسکوپ اختراع کرد که نیای پروژکتورهای سینمایی بعدی بود. روز نوزدهم شهریور اوتو اشتراسر از بنیانگذاران حزب نازی زاده شد که گرایش سوسیالیستی و چپ داشت. دو روز بعد در ۲۱ شهریور سپاهی هزار نفره از افغانهای طایفه‌‌ی اورک‌‌زَی به منطقه‌‌ی ساراگَری حمله بردند و سربازان اردوگاه انگلیسی‌‌ها در آن منطقه که چند ده تن سیک بودند را کشتار کردند. در همین روز ماری کوری و شوهرش پیر کوری صاحب دختری شدند به نام ایرنه ژولیو کوری که مانند والدینش دانشمند بزرگی شد و بعدها جایزه‌‌ی نوبل شیمی را دریافت کرد. آنگاه در روز ۲۸ شهریور هم عثمانی و یونان قرارداد صلحی امضا کردند و درگیری‌‌ها در این منطقه پایان یافت.

مهرماه با دو تولد جالب آغاز شد. در سوم مهر ویلیام فاکنر ادیب و داستان‌‌نویس مشهور آمریکایی و فردایش پاپ پل ششم زاده شدند. روز یازدهم مهر لویی آراگون شاعر و ادیب فرانسوی زاده شد و در پانزدهم همین ماه الیجاه محمد بنیانگذار جنبش «ملت اسلام» در آمریکا متولد شد و فردایش (۱۶ مهر) روبن مامولیان ارمنی‌‌تبار در تفلیس زاده شد. او بعدتر به آمریکا مهاجرت کرد و به کارگردان مشهوری تبدیل شد که فیلمهایی مثل «نشان زورو» (۱۳۱۹) و کلئوپاترا (۱۳۴۲) را ساخت. روز هفتم آبان هم یوزف گوبلز زاده شد که وزیر تبلیغات رایش سوم شد.

Faulkner in 1954, photographed by Carl Van Vechtenویلیام فاکنر

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/aa/Irene_and_Marie_Curie_1925.jpg/800px-Irene_and_Marie_Curie_1925.jpgایرنه ژولیو کوری و مادرش ماری کوری 

Otto Strasser crop.jpgاوتو اشتراسر 

Elijah Muhammad NYWTS-2.jpgالیجاه محمد

Rouben Mamoulian - publicity.JPG روبن مامولیان

Portrait Aragon.jpg لویی آراگون

در این بین روز چهاردهم مهر اتیوپی پرچم ملی سه رنگ خود را با رنگهای سبز و زرد و سرخ به شکل رسمی ثبت کرد. یک هفته بعد گوجونگ شاه دولت جوسِئون که فرمانروای کره بود، اعلام کرد که امپراتور است. دولتی که او رئیسش بود، پیشینه‌‌ی خود را به ششصد سال پیش می‌‌رساند و آخرین دولتی بود که هردو کره‌‌ی شمالی و جنوبی را زیر فرمان داشت.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4e/Emperor_Gojong_of_the_Korean_Empire_by_Percival_Lowell%2C_1884.png/1280px-Emperor_Gojong_of_the_Korean_Empire_by_Percival_Lowell%2C_1884.png

Korea-Portrait of Emperor Gojong-01.jpg گوجونگ، امپراتور کره در سالخوردگی و جوانی

روز ۱۴ آذرماه گرهارد شولم در برلین زاده شد و بعدها به فیلسوف دین نامداری تبدیل شد که به شکلی علمی آیین قبالا را در اروپا معرفی کرد. یک هفته بعدش در ۲۱ آذرماه رودولف دیرکز نخستین بخش از نقاشی‌‌های خود در قالب کمیک استریپ را در مجله‌‌ی نیویورک جورنال منتشر کرد. این اثر کارتونی ماجرایی را شرح می‌‌داد و این هنرمند کسی بود که برای نخستین بار گفتارهای شخصیتهای کارتونی‌‌اش را به صورت حبابی در کنار سر نشان داد. نام این داستان مصور The Katzenjammer Kids بود. در همان روزی که این نقاشیها منتشر می‌‌شد، برزیل نخستین شهر دارای طراحی منظم‌‌اش را بر مبنای نقشه‌‌ای از پیش تعیین شده ساخت. این شهر که «افق زیبا» ( Belo Horizonte) نام داشت، خیلی سریع با یک میلیون نفر شهروند مسکونی شد.

Katzenjammer Kids (1897-12-12).jpg

G:\pix\projects\iranzamin\modern\11chronicle\1275-1285\۱۲۷۵ مظفر.jpgمظفرالدین شاه قاجار

Gershom Scholem 1935 (cropped).jpgگردهارد شولم 

در زمینه‌‌ی موسیقی و هنر زمستان سال ۱۲۷۶ برای فرهنگ اروپایی بسیار بارور گذشت. در ۱۵ دی‌‌ماه ۱۲۷۶ ایساک آلبِنیز اپرای کمدی «پِپینا خیمِنِز» را بر صحنه برد که نخستین تلاش برای خلق اپرای ملی اسپانیا بود و عناصری از اپرای واگنر و نوآوری‌‌ها پوچینی را با سبکهای محلی اسپانیایی مثل زارزوئِلا ترکیب می‌‌کرد. در این اپرا اِما زیلی ستاره‌‌ی سوپرانوی ایتالیایی هم نقش ایفا می‌‌کرد و او همان کسی بود که سه سال پیش در اپرای «فاستالف» اثر وِردی خوش درخشیده بود.

ریشارد اشتراوس هم در چهارم بهمن ماه موزیک «شوق و فراق» (Sehnsucht) را ساخت. سه روز قبلش در اول بهمن احمد شاه قاجار در تبریز چشم به جهان گشود. فردایش (در دوم بهمن) هم سرگی آیزنشتاین در راگا شهر مهم لاتویا زاده شد و بعدتر به کارگردان مهم شوروی بدل شد. روز ۱۲ بهمن هم جیاکومو پوچینی اپرای «کولی» (La bohème) را بر صحنه برد که اقتباسی از رمان مشهور هانری بورژِه درباره‌‌ی زندگی بی‌‌قید مهاجران مجار و هنرمندان سرگردان در کارتیه لاتن پاریس در پنجاه سال پیش بود. این اپرا شهرت زیادی به دست آورد و در قرن بیستم شش فیلم سینمایی بر مبنای آن ساخته شد.

Emma Zilli in 1896.jpgاما زیلی در زمان اجرای پپینا خیمنز

Sergei Eisenstein 03.jpgسرگی آیزنشتاین

La Boheme poster by Hohenstein.PNGاپرای کولی اثر پوچینی 

روز ۲۱ بهمن برتولد برشت نمایشنامه‌‌نویس چپ‌‌گرای آلمانی زاده شد. فردایش لئو زیلارد در بلغارستان به دنیا آمد که بعدها مدیر برنامه‌‌ی بمب اتمی آمریکا شد. یک هفته بعد (۲۹ بهمن) هم نوبت به اِنزو فِراری رسید که بنیانگذار شرکت خودروسازی فراری شد.

File:Enzo Ferrari - Wheel of a racing car.jpgانزو فراری

Leo Szilard.jpg لئو زیلارد

Bertolt-Brecht.jpgبرتولد برشت

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/9d/USSMaine.jpgلاشه‌‌ی ناو مِین

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/46/Maine_crew.gif خدمه‌‌ی کشتی مین

از آن سو روز ۲۳ دی‌‌ماه امیل زولا نامه‌‌ی مشهور «من متهم می‌‌کنم» ( J’Accuse…!) را خطاب به رئیس جمهور فرانسه نوشت و آن را در نخستین صفحه از روزنامه‌‌ی L’Aurore در پاریس منتشر کرد. در این نامه دولت فرانسه به فریبکاری و محکوم کردن غیرعادلانه‌‌ی آلفرد دریفوس متهم شده بود. به دنبال انتشار این نامه جامعه‌‌ی فرانسه به دو قطب هوادار و مخالف دریفوس تقسیم شد که از سویی جبهه‌‌بندی راست و چپ و از سوی دیگر شکل‌‌گیری جریان روشنفکری فرانسوی را به دنبال داشت. دریفوس یک افسر یهودی بود که به ناحق به جاسوسی برای آلمان متهم و به حبس ابد محکوم شده بود. این عبارت «من متهم می‌‌کنم» به شعاری عمومی تبدیل شد و سی سال بعد در ۱۳۰۴ وقتی روزنامه‌‌ی «فلسطین» اعلامیه‌‌ی بالفور را محکوم کرد، سرمقاله‌‌اش را با همین عبارت شروع کرد و رومن پولانسکی هم فیلم «من متهم می‌‌کنم» را بر این مبنا ساخت در ایران هم فریدون کشاورز کتابی در حمله به حزب توده نوشت که همین عنوان را داشت. فردای روزی که زولا این نامه را نوشت، لویس کارول داستان‌‌نویس انگلیسی و خالق «آلیس در سرزمین عجایب» درگذشت.

روز ۲۳ بهمن خودروی هنری لیندفیلد در نزدیکی لندن از کنترل راننده‌‌اش خارج شد و با درختی برخورد کرد و جان راننده‌‌اش را به باد داد. این نخستین تصادف رانندگی بود که سرنشین ماشین در آن کشته می‌‌شد. سه روز بعد در ۲۶ بهمن ناو آمریکایی یو اس اس مِین در هاوانا منفجر شد و غرق گشت و ۲۶۶ سرنشینش کشته شدند. هرچند دلیل اصلی این ماجرا هرگز معلوم نشد، اما آمریکایی‌‌ها دولت اسپانیا را در این مورد مقصر دانستند و کمی بعد به اسپانیا اعلان جنگ داد و نبردهای خونین دو کشور به این شکل آغاز شد.

آمریکا تازه در این هنگام داشت از شعارهای آزادی‌‌خواهانه برای توجیه تاخت و تازهای نظامی‌‌اش در گوشه و کنار جهان استفاده می‌‌کرد. با این حال وضعیت آزادی‌‌های مدنی در درون مرزهای کشورش تعریفی نداشت. نمونه‌‌اش آن که چند روز بعد از آغاز جنگ با اسپانیا، در روز سوم اسفند اولین پستچی سیاهپوست آمریکا که فریزر بیکر نام داشت و در لِیک‌‌سیتی کارولینای جنوبی به گرداندن اداره‌‌ی پست گماشته شده بود، به خاطر تعصب نژادی سفیدپوستان شهر مورد حمله قرار گرفت. مردم شهر که از سپردن این کار به یک سیاهپوست ناراضی بودند، به خانه‌‌ی بیکر حمله بردند و آن را به آتش کشیدند و به بیکر و همسر و پنج فرزندش که می‌‌کوشیدند از خانه‌‌ی سوزان خارج شوند، شلیک کردند. هم فریزر بیکر و هم زنش هدف گلوله قرار گرفتند و جان باختند و فرزند نوزادشان در آغوش مادرش به ضرب تیر کشته شد. از این خانواده تنها مادر و دو تا از بچه‌‌ها زنده ماندند و بقیه به ضرب گلوله کشته و زخمی شدند و در آتش سوختند. سیزده نفر از مهاجمان به خانه‌‌ی بیکرها چند ماه بعد محاکمه شدند اما در دادگاه که قاضیانش همه سفیدپوست بودند، تبرئه شدند!

رخدادها دیگری که به همین شکل از جنس بی‌‌عدالتی عریان و آشکار بود، فردای آن روز (چهارم اسفند) رخ داد و این هنگامی بود که امیل زولا را به خاطر انتشار نامه‌‌ی «من متهم می‌‌کنم» زندانی کردند. ناگفته نماند که درست در همین روز ژرژ دومِزیل اسطوره‌‌شناس و زبانشناس فرانسوی چشم به جهان گشود. یک هفته بعد هم ولادیمیر لنین حزب روسی سوسیال دموکرات کارگران را تاسیس کرد که در عمل از خودش و چند تن از نزدیکانش تشکیل می‌‌شد.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/01/Inauguracaobh.jpgمراسم افتتاح شهر «افق زیبا»

George Dumezil.jpg ژرژ دومزیل

سال ۱۲۷۶ در ضمن شاهد چندین رخداد مهم در مورد تاریخ علم بود. در همین سال دانشکده‌‌ی هنرهای زیبای پاریس برای نخستین بار به زنان اجازه داد در دوره‌‌های آموزشی‌‌اش شرکت کنند، و امیل دورکیم کتاب مشهور «خودکشی» را منتشر کرد که اولین پژوهش میدانی جامعه‌‌شناسانه‌‌ی مدرن محسوب می‌‌شود.

در این سال سی و اندی فیلم هم ساخته شده که همگی در حد چند دقیقه‌‌ درازا داشتند. بخش مهمی از این فیلمها را ژرژ مِلیِه ساخت که در میانشان «بعد از مجلس رقص» (Après le bal) و «مسلمانِ مضحک» (Le Musulman rigolo) جای توجه دارند. به ویژه از این رو که اولی نخستین نمایش بدن کاملا برهنه در فیلمها بود و دومی به خاطر آن که مردم الجزایر را ریشخند می‌‌کرد و یکی از اولین بازنمایی‌‌های مسلمانان در سینما به حساب می‌‌آمد. «آزمایشگاه مفیستوفلس» که فیلم دیگر او در این سال است هم از این نظر مهم است که پیشتاز سینمای وحشت محسوب می‌‌شود. اوژن پی فرانسوی اولین فیلم محصول آرژانتین را هم ساخت که La Bandera Argentina نامیده می‌‌شد.

 

 

ادامه مطلب: عکسهایی از رخدادهای سال ۱۲۷۶

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب