شش اندرز برای مسافران هند

شش اندرز برای مسافران هند

در پایان به نظرم رسید اندرزهای مهمی که از این سفر دستگیرم شد را با شما در میان بگذارم، بلکه در سفرهایتان به هند از این اندوخته‌ی تجربی استفاده کنید و رستگار شوید!

نخست این که همیشه پس از ورود به هر جایی در هر نقطه از هند، دنبال جایی به اسم Tourist Center بگردید. این جاها قابل اعتمادترین اطلاعات و خدمات را برایتان فراهم می‌کنند. (هرچند شنیده‌ام طی این دهه‌ی گذشته اینها هم کم کم اوضاعشان خراب شده است.)

دوم: اصولا به حرف مردم هیچ توجهی نکنید. هندی‌ها به شکل شرم‌آوری دروغگو هستند و اغلب بدون این که منافع خاصی داشته باشند هم دروغ می‌گویند. این کارمای ایشان می‌باشد و مراقب زندگی‌های قبلی و بعدی‌شان باشید! (تنها استثنا پلیسها هستند، اغلبشان بیشتر وقتها راست می‌گویند)

سوم: موقع ارتباط با مردم مراقب باشید آنها پیشنهادی به شما ندهند! در عوض شما پیشنهاد بدهید. یعنی مثلا بگویید «می‌خوام بروم فلان جا و اینقدر برای کرایه بهت می‌دم»، یا «بهمان چیز رو می‌خرم به این قیمت». اگر بگذارید روی دنده‌ی پیشنهاد کردن بیفتند، دمار از روزگارتان در می‌آورند و هم وقت‌تان را تلف می‌کنند و هم آخرش پولتان را غارت می‌کنند. پیامد وعده‌هایی هم که می‌دهند را جدی نگیرید، چون اگر میدان بدهید می‌بینید تهش چیز خاصی نیست و اگر هم هست با آنچه وعده داده شده متفاوت است.

چهارم: از من می‌شنوید، غذا نخورید! همه‌ی غذاهای هندی تا جایی که من دیدم هم بسیار بدمزه است و هم به شدت ناسالم و کثیف. به نفع خودتان و ملت شهیدپرور ایران است که به جای غذا میوه یا چیزهایی کاملا معلوم (مثل ماست و اگر مجبور شدید، نان!) بخورید. پلو خورشت‌هایشان که واقعا به محیط کشت باکتری شبیه بود.

پنجم: مبادا اگر خوراکی‌ای از دستتان روی زمین افتاد، بردارید و بخوریدش! در جا تبدیل به خاکستر خواهید شد! چون هر نقطه از هند را که در نظر بگیرید طی چند روز گذشته چند صد نفر رویش تف کرده‌اند و چند نفری بر آن ادرار کرده‌اند، و اصولا هم احتمالا آن نقطه بخشی هموار شده و با زمین ادغام شده از فضله‌ی جانور یا مدفوع انسانی می‌باشد. هرچیزتان که به زمین برخورد کرد، خوب بشوییدش!

ششم: اگر دچار اختلال شخصیتی و به ویژه کمبود اعتماد به نفس هستید و احساس می‌کنید کسی به شما توجه نمی‌کند و اطرافیان دوستتان ندارند، حتما سفری به هند بکنید. در هر لحظه چند میلیون نفر به شما توجه خواهند کرد و اگر میدان بدهید چند ده نفری همه جا همراهتان خواهند آمد. طوری که قدر عافیت بدانید و ارزش خلوت و تنهایی را کاملا درک کنید!

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب