پنجشنبه , آذر 22 1403

چند قاعده در مناظره (خوب گفتن و خوب شنیدن)

چند قاعده در مناظره (خوب گفتن و خوب شنیدن)

دانشجو: اگر سرفصل‌ها و پیش‌فرض‌هایی که داریم کلاً با طرف مقابل متفاوت بود چه کنیم؟

مشکلی نیست، فهمیدن طرف مقابل کلید قضیه است. زمانی که با طرف مقابل وارد بحث می‌شویم، از پیش نمی‌دانیم روند استدلال او چیست و ممکن است غافلگیر شویم. اما بعد از چند دقیقه متوجه می‌شویم که او چگونه به قضیه نگاه می‌کند و ما هم در آن چارچوب وارد بحث می‌شویم.

نکته‌ی دیگری که باید به آن توجه کنید این است که تخصصی حرف نزنید، روان و روشن صحبت کنید. به گونه‌ای صحبت کنید که دیگری بتواند از آن استفاده کند، در غیر این صورت برای شما نقطه‌ضعف خواهد بود. اگر حرف طرف مقابلتان را متوجه نمی‌شوید، بگویید من این قسمت از حرفت را نمی‌فهمم. یا اگر بد و بیراه می‌گوید گوش کنید ببینید در نهایت می‌خواهد چه بگوید، به او بگویید نود درصد حرف‌هایت که بد و بیراه بود که به کنار، آن ده درصدش فلان چیز را گفتی. به این شکل با قدرت رفتار کنید.

دانشجو: در مناظره ممکن است حرف تحریف شود. ممکن است زمانی که دیگر از لحاظ قانونی وقتی برایمان نمانده طرف مقابل حرف ما را تحریف کند، به گونه‌ای که آنچه گفته‌ایم در چشم ناظران نادرست جلوه کند. در این زمان چه باید کرد؟

بعید نیست؛ ممکن است اتفاق بیفتد. در این مواقع زبان بدن را اصلاً شوخی نگیرید. فرض کنید وقتتان تمام شده و طرف مقابل دارد حرف شما را تحریف می‌کند و جزء قواعد هم این است که در حرف طرف مقابل نپرید. اولاً اینکه در هنگام مناظره همیشه زیرکانه نگاه کنید و ببینید چه چیزهایی ممکن است در حرف شما تحریف شود و راه آن‌ها را ببندید. چیزی که در استدلال‌ها بسیار مهم است رساندن مفاهیم است. تا جایی که می‌توانید حرفتان را روشن کنید به گونه‌ای که نتوانند آن را تحریف کنند. ولی اگر با تمام این‌ها طرف مقابل در لحظه‌ی آخر حرفتان را تحریف کرد، راهی ندارید به جز زبان بدن.

دانشجو: اما در مناظره‌ها معمولاً صندلی‌ها را به شکلی می‌چینند که دو طرف مقابل هم قرار نمی‌گیرند و فقط داورها و تماشاچیان را می‌بینند.

داورها قرار است قضاوت کنند و متوجه تحریف کردن طرف مقابل می‌شوند. شما کلیّت را که یاد بگیرید همه جا می‌توانید استفاده کنید. البته عدم توازن هم وجود دارد، کسی که شش دقیقه‌ی اول صحبت می‌کند به ضررش است. کسی که شش دقیقه‌ی دوم صحبت می‌کند متوجه می‌شود که میدان طرف مقابل کجاست و می‌تواند از آن خارج شود. البته نفر اول این بخت را دارد که تمام‌کننده باشد. این‌ها معمولاً با قرعه‌کشی مشخص می‌شود. بعضی‌ها شروع‌کننده‌های خوب و بعضی خاتمه‌دهنده‌های خوبی هستند. در انتخاب کسی که در گروهتان می‌خواهد صحبت کند دقت کنید. اینکه چه کسانی در مقابل هم قرار می‌گیرند مهم است. حرف‌های دیگران را گوش کنید و ببینید چه کسی چگونه استدلال می‌کند و بهتر است در مقابل چه کسی قرار گیرد. می‌توانید مناظره‌ی دیگران را نگاه کنید و از آن‌ها استفاده کنید.

دانشجو: این مناظرات به صورت جهانی برگزار می‌شود؟

بله، مناظره به این شکل در ایران سابقه‌ی طولانی دارد. ابوحیان توحیدی کتابی دارد که در آن می‌گوید وزیر آل بویه هر هفته دانشمندان را در مجلسی جمع می‌کرده تا با هم مناظره کنند. خودِ وزیر هم، که دانشمند بوده، داوری می‌کرده است. در دنیا هم چنین چیزی کاملاً جا افتاده و تیم‌های ملی مناظره وجود دارد که کاملاً معتبر هستند و اعضای این تیم‌ها اشخاص بزرگی هستند.

دانشجو: آیا مسابقات جهانی مناظره به زبان انگلیسی است؟

مرسوم است که به زبان انگلیسی باشد، اما مسابقات ملی هر کشوری طبیعتاً به زبان خودش است. موضوعاتی هم که انتخاب می‌شود شبیه به همین موضوعات شماست که جنبه‌ی اخلاقی، اجتماعی و فلسفی دارد.

فرض کنید دو نفر در مورد مجازاتِ اعدام بحث می‌کنند. یک نفر معتقد است مجازات برای امنیت جامعه لازم است. طرف مقابل بحث را این‌گونه پیش می‌گیرد که با بالا رفتن آمار اعدام، آمار جرم و جنایت نیز بالا می‌رود و باید به دنبال راه حل دیگری بود. این حرف به حرف نفر اول متصل نیست و ادامه‌ی آن نیست. درست است که به شکلی به آن مرتبط است، اما جدا از آن است. مفهومی وجود دارد به نام «فضای حالت». فضای حالت یعنی جایی که در آن اتفاقی می‌افتد. فرض کنید در فضای حالتی من به شما می‌گویم «اعدام، آری یا خیر؟» در این فضای حالت دو نقطه‌ی مقابل هم وجود دارد. یک طرف مسیری را طی می‌کند و در مورد امنیت صحبت می‌کند، ولی طرف مقابل از جایی دیگر آغاز کرده و به جایی دیگر ختم می‌کند. او در حال آماده کردن استدلال خود است و نمی‌شنود دیگری چه می‌گوید. از مسیر و کلیدواژه‌های او استفاده نمی‌کند. نفر اول می‌گوید «امنیت» که یک استدلال اجتماعی است و معتقد است برای جامعه مفیدتر است. طرف مقابل استدلالش آماری است. نوع استدلال‌ها کاملاً متفاوت است. منطقی که در آن به کار رفته و نیز کلیدواژه‌ها متفاوت است. نتیجه‌گیری‌ها نیز متفاوت است؛ یک نفر معتقد است امنیت اعدام را توجیه می‌کند و دیگری می‌گوید باید به دنبال راه حل دیگری بود.

یکی از قواعد مناظره «خوب شنیدن» است. به صحبت‌های طرف مقابل گوش کنید، در خلاء بحث نکنید. اگر هنگامی که طرف مقابل صحبت می‌کند در این فکر باشید که چه بگویید، مانند بوکسوری هستید که با چشم بسته به هوا مشت می‌زند. طرف جای دیگری است و شما در خلاء برای خود مبارزه می‌کنید.

دیگر اینکه پیش از وارد شدن به میدان مباحثه بدانید که چه می‌خواهید بگویید، در میدان خیلی جای فکر کردن نیست. پیش از ورود به میدان منابعتان را فراهم کنید و بدانید می‌خواهید از چه چیزی و با چه منطقی دفاع کنید. برای اینکه بتوانید خوب بشنوید باید از پیش بدانید که می‌خواهید چه بگویید. هنگامی که طرف مقابل در حال بحث کردن با شماست، حرفش را گوش بدهید و به این فکر نکنید که می‌خواهید چه بگویید، اینکه چه می‌خواهید بگویید باید از قبل معلوم باشد. آنچه او می‌گوید تعیین می‌کند اکنون من کدام بخش از حرفم را بزنم، نه اینکه چه بگویم. اگر در مثال بالا طرف مقابل در مورد امنیت صحبت می‌کند، من باید در ادامه، آمار مربوط به امنیت را بگویم؛ آمارش را باید از قبل داشته باشم. اگر استدلالمان متفاوت باشد در مناظره ترفند خوبی نیست و نشان می‌دهد ما به دیگری گوش نداده و به استدلالش پاسخ نداده‌ایم. در این مثال فقط کافی است در ادامه‌ی بحث کلیدواژه‌ی امنیت را بیاوریم.

نکته‌ی دیگری که وجود دارد این است که اگر حرف طرف مقابل به نظرتان درست می‌آید بی‌دلیل در مورد آن مخالفت نکنید و از آن بگذرید. اگر بی‌دلیل مخالفت کنید به این معنی است که نشنیده‌اید طرف مقابل چه گفته است، یعنی حرفش را با موضع‌گیری شنیده‌اید. این علامتِ آن است که شما با او می‌جنگید. بحث مانند کُشتی است، مثل جنگ یا کتک‌کاری نیست. اگر به حرف طرف مقابل خوب گوش دهید متوجه می‌شوید که در صحبت‌هایش هم نقاط قوت است و هم نقاط ضعف. با تمام حرف‌های او نمی‌توانید مخالفت کنید. تنها در جایی وارد بحث شوید که فکر می‌کنید نقطه‌ضعف اوست و برایش پاسخی دارید. داوران به این نگاه می‌کنند که طرفین تا چه حد منصف هستند، آیا دارند دفاع می‌کنند یا می‌خواهند به هر ترتیبی که شده حرف خود را به کرسی بنشانند. زمانی که روند استدلال منسجم باشد، منصفانه است و نشان می‌دهد که طرف خوب حرف می‌زند. پس به نقاط قوت طرف مقابل کاری نداشته باشید و حتی می‌توانید روی آن تأکید کنید. این نشان می‌دهد که شما خوب گوش می‌دهید. در مورد حوزه‌‌ای که مخالفید صحبت کنید و در عین حال بخشی را که معتقدید درست می‌گوید تأیید کنید.

 

 

ادامه مطلب: تمرین (1)

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب