چهارم: زیورها
گرگان، ۲۱۰۰ پ.م
آلتین تپه، حدود ۲۰۰۰ پ.م
یک الگوی مهم به همگرایی و پیوند نزدیک دولتهای بزرگ در قرن چهاردهم و سیزدهم پ.م مربوط میشود. دولتهای هیتی، میتانی، ایلامی، کاسی و کاسی از همان ابتدای کار شکل تازهای از سیاست را در جهان باستان ابداع کردند که با پیوندهای خانوادگی میان دربارها و حمایت از راههای تجاری گره خورده بود. این امر در قرن چهاردهم پ.م عملا به آنجا انجامید که دربارهای ایلام و بابل با هم از نظر خانوادگی ادغام شدند و اتفاق مشابهی برای دولت هیتی و میتانی هم افتاد، و در ضمن این دو جفت دولت هم با یکدیگر روابط خانوادگی برقرار کردند. حتا دولت مصر که حوزهی تمدنی مستقلی بود و در ابتدای کار از این شبکه بیرون مانده بود، در قرن چهاردهم پ.م بدان پیوست و فرعون مصر با چندین شاهزاده خانم هیتی و کاسی ازدواج کرد.
یکی از پیامدهای این پیوندها رد و بدل شدن هدایای گرانبها میان دربارها بود، که تقریبا همهشان ارزش هنری داشتند. نامههایی که بورنابوریاش دوم شاه کاسی بابل به فرعون نوشته و در آنها از کم بودن هدایایی که او فرستاده شکایت میکرد، باید در این بافت ارزیابی شود. کمی بعد وقتی دختر همین شاه همچون عروسی به دربار مصر فرستاده شد، فرعون برایش هدایایی به عنوان شیربها فرستاد که بر لوح EA 13 بخشی مفصل و مشتمل بر ۳۷۰ سطر در چهار ستون به شرحش اختصاص یافته است.[1] ناگفته پیداست چنین مجموعهی عظیمی از آثار هنری درباری مصر چه تاثیر چشمگیری میتوانسته بر سلیقه و مهارت هنری صنعتگران بابلی داشته باشد، و شواهد نشان میدهد که چنین داد و ستدهایی معمول بوده و مدام میان دربارها چنین هدایایی رد و بدل میشده است.
نامهی جالبی از همین دوران به جا مانده که نشان میدهد نه تنها آثار هنری، که خودِ هنرمندان هم میان دربارها جا به جا میشدهاند. هاتتوشیلیس سوم شاه هیتی که بین سالهای ۱۲۶۷ تا ۱۲۳۷ سلطنت میکرد، در نامهای که به کاداشمان انلیل دوم شاه کاسی بابل مینویسد، چنین میگوید: «…گذشته از این، ای برادر، میخواهم نگارهای از خویش بسازم و در جایگاهی خانوادگی قرارش بدهم. برادرم برایم یک مجسمهساز بفرستد. وقتی ساخت نگاره را تمام کرد، مرخصاش میکنم که به خانهاش بازگردد. مگر مجسمهساز (قبلی را رها نکردم) و او به خانهاش پیش کاداشمان انلیل بازنگشت؟ (ای برادر) مجسمهساز را از من دریغ مکن.»[2]
ادامه مطلب: کتابنامه
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب