گفتار بیست و دوم: خط سریانی
قلمرو: حیره و کل ایران زمین
زبان: آرامی، عربی گَرشونی،مالایی سیرومالاباریکا
دورهی رواج: ۳۴۵۰- ۵۴۰۰ تاریخی(۷۰- ۲۰۲۰ م.)
دولت پشتیبان: اشکانی و ساسانی
خط آرامی هخامنشی چنان که گفتیم به سیر تحول خود ادامه داد و در ابتدای دوران اشکانی به چندین نویسهی تازه تبدیل شد. یکیاش نبطی بود که شرحش گذشت، و اغلب نویسندگان آن را نیای خط سریانی بعدی میدانند.[1] با این حال باید نبطی را در کنار خطهای دیگری مثل الیمایی و مندایی دید که همزمان با آن از آرامی مشتق شدند. یعنی نویسهی نیای همهی اینها آرامی بوده که در سراسر این مدت همچنان رواج داشته و خطهای ملی ایرانی مثل پارتی و پهلوی را نیز میزاییده است.
در میان مشتقهایی که از آرامی برآمد، خط کهن شهر الرها (ادسا) جای توجه دارد. این را اغلب شکلی از نبطی دانستهاند و چنین مینماید که همین بعدتر به خط سریانی (آلِپ بِت سورْیانا: ) بدل شده باشد، که یعنی «الفبای آسورستان». این خط همچون نویسهی مقدس مسیحیان ایرانی اعتبار یافت و بعدتر در کنار پهلوی و نبطی یکی از خاستگاههای خط پارسی دری شد.
خط سریانی اولین خطی است که مسیحیان برای نوشتن متون مقدس خود ابداع کردند و مستقل از آرامی و یونانی که پیشاپیش وجود داشت، همچون خط مقدس مسیحیان به کارش گرفتند. خط سریانی از راست به چپ به صورت سطری نوشته میشد و ۲۲ حرف برای نمایش همخوانها داشت و چند نشانه برای واکبرها. حروف یک کلمه در آن به هم میچسبید و ساختار کلی آن همان است که در پارسی و سغدی و مغولی تداوم یافته است.
برای مدتی زبان عربی هم به این خط نوشته میشده و احتمالا خط مردم حجاز در زمان ظهور اسلام همین بوده و اولین نسخههای قرآن در زمان پیامبر به این خط نوشته شده باشند. این متون که زبانشان عربی و خطشان سریانی است را گرشونی ( ) مینامند. این خط همچنین در هند و هندوچین برای نوشتن زبان مالایی نیز به کار گرفته شده که متون برآمده از آن را سیرومالاباریکا یا مالاییِ سوریانی مینامند.
خط سریانی در واقع چند نویسهی متمایز و مستقل است و چون زبان آرامی را در جماعتهای مسیحیان نویسا میکرده، به این ترتیب با یک برچسب عمومی نامگذاری شده است. وگرنه شکل بیرونی آن چند شکل متفاوت دارد. کهنترین شکل آن را استرنجیلی ( ) مینامند. دربارهی معنای این اسم دو نظریه وجود دارد. مستشرقان آن را مشتقی از (سْتْرُوگّولِه) یونانی دانستهاند به معنای «گِرد، مدور». اما دلیلی نداشته مردم آسورستان اسم خط خودشان را به یونانی ثبت کنند. در مقابل این رویکرد اروپامدارانه، نظریهی گمنامی وجود دارد که به نظرم درست است و میگوید این نام کوتاه شدهی «سِرتا اِوانْگِلایا» ( ) است به معنای «خط انجیلی»،[2] که در خود متون سریانی برای اشاره به این خط به کار گرفته میشود.
در خط استرنجیلی هنوز علایم سجاوندی برای نشان دادن واکبرها ابداع نشده و حروف به نسخهی مادر آرامیشان شباهت دارند و جاهایی هم به نبطی نزدیک میشوند. این خط در اوایل دوران ساسانی به خط شرقی یا «مَدْنْهایا/ مدنایا» ( ) دگردیسی پیدا کرد که رواجی چشمگیر پیدا کرد و به همین خاطر آن را خط سوادی (سْوادایا: )، خط کلدانی (کَلْدایا: ) یا خط آسوری (آتورایا: ) نیز مینامند. این خط تا به امروز در کلیسای آسوریان رواج خود را حفظ کرده و در اصل نسخهای اصلاح شده از همان استرنجیلی است که نقطهگذاری و علایم سجاوندی دارد و از همخوانهای ی/و/آ برای نمایش واکبرهای بلند استفاده میکند. این شیوهی نقطهگذاری خط مدنایا احتمالا از خط اوستایی وامگیری شده که در همان حدود شکل میگرفته و به نوبهی خود بر نقطهگذاری خط عبری (نیقود: ) اثر گذاشته است.
سومین صورت این خط، «سِرْتا» ( یعنی: خط) یا «پْشیتا» ( یعنی: ساده) است که برای نوشتن گویش کلدانی -آسوری به کار گرفته شده و طی قرون نخستین اسلامی شکل گرفته است. این خط سادهتر و خمیدهتر از دو خط پیشین است و به خاطر فشردهتر شدن شکل حروف نوشتناش بر پارچه و کاغذ به صرفهتر تمام میشده است. امروزه متون دینی مارونی و یعقوبی را با این خط مینویسند. پس وقتی از نویسهی سریانی سخن میگوییم، در اصل به سه خط متفاوت اشاره میکنیم که عبارتند از استرنجیلی و مدنایا و سرتا.
عبارتی با سه خط متفاوت سریانی: آوانگاری: بِرِشیت عیطاو [هی] [ه]وا مِلطا… در آغاز جهان بود…
الفبای سریانی استرنجیلی
الفبای سریانی مدنایا
الفبای سریانی سرتا
کتیبهی مسیحی دوزبانهی سریانی استرنجیلی- چینی در شیانفو، قرن ۴۱ (ق ۷ م.)
ترجمهی بند اول بیانیهی حقوق بشر به خط سریانی مدنایا
متنی دینی با خط سریانی مدنایا
مقایسهی حروف الفبا در سه نوع خط سریانی
متن با خط استرنجیلی (پایینی) از قرن ۴۳ (ق ۹م.) و با خط مدهنایا (بالایی) از قرن ۵۱ (ق ۱۷ م.)
متن سریانی به خط سرتا از قرن ۴۵ (ق ۱۱ م.)
متن عربی به خط سریانی (گرشونی) از قرن ۵۰ (ق ۱۶ م.)
ادامه مطلب: گفتار بیست و سوم: خط مندایی
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب