پنجشنبه , آذر 22 1403

گفتار دوم: بینش ذن

گفتار دوم : بینش ذن

ذن، مانند هر فلسفه‌‌ی دیگری، یك دستگاه جهان بینی برای تعریف دریافتهای حسی به دست‌‌می دهد. این بینش، با توجه به ریشه‌‌ی تاریخی هندی -چینی اش، دارای خصلتهایی ویژه است. در این دیدگاه، بدبینی و نظم و دقت هندی را، به همراه آسان گیری و طبیعت گرایی چینی‌‌می توان دید. به گمان من، در ذن ردپای بینش چینی، آشكارتر از همتای هندی خود است، و بدبینی هندی، در برابر خوشبینی طبیعت گرایانه‌‌ی چینی رنگ باخته است.

ذن، جهان را به عنوان یك كل تجزیه ناپذیر مورد بررسی قرار‌‌می دهد، و این ویژگی مشترك میان همه‌‌ی عارفان است. در ذن، جهان یك مجموعه‌‌ی زاینده و بالنده‌‌ی ارگانیك است، كه از مجموع بی نهایت روابط علی -معلولی تشكیل یافته. این مجموعه‌‌ی پیچیده، معمایی معجزه آسا را در برابر ما به نمایش‌‌می گذارد، كه حتی هوشمندانه ترین تخمینهانیز نمی توانند راهی برای گشودن آن بیابند. من در اینجا، برای ساده تر شدن بحث، حرفم را به دو جزی تقسیم‌‌می كنم. نخست به دیدگاه هستی شناختی ذن‌‌می پردازم، و بعد نگاهی هم به دیدگاه شناخت شناسانه‌‌ی آن خواهم داشت. از آنجا كه بخش مهمی ازآنچه كه خواهم نگاشت، نتیجه گیری‌‌های شخصی خواهد بود، بر این نكته تاكید‌‌می كنم كه این گفتار تنها به نمایش دیدی خاص در مورد ذن‌‌می پردازد، و لزومای نكات مورد توافق همه‌‌ی پژوهشگران را در برندارد. آنچه كه من از ذن دریافتم، چیزی است كه در اینجا در پی بیانش هستم.

 

 

ادامه مطلب: بخش نخست: هستی شناسی

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب