گفتار چهارم: جمعبندى
بر مبناى آنچه كه گذشت، مىتوان چنين نتيجهگيرى كرد:
نخست: خنده، از منظر زيستشناسانه؛
الف) يك الگوى رفتارى ثابت است كه به صورت پيشتنيده در دستگاه عصبى آدميان و ساير نخستىهاى عالى وجود دارد.
ب) از نظر تكاملى از رفتارهاى نمايانگر خشم و تهديد مشتق شده است.
پ) به دليل ارتباط با شرايط لذتبخش و خوشايند، با الگوى رفتارى ثابت ديگرى كه به چنين شرايطى مربوط مىشوند، پيوند خورده است. اين رفتار دوم، لبخند است و تبار تكاملىاش بيشتر به حالات مربوط به آرامش و امنيت مربوط مىشود.
ت) خنده، نوعى برانگيختگى هيجانى است كه در شرايط امن، و به دنبال شگفتىِ ناشى از برخورد با پديدارى نامنتظره بروز مىكند.
دوم: خنده از ديدگاه روانشناختى؛
الف) نوعى نمود رهايى از تنش روانى است، كه به دنبال بازآرايى دادههاى مربوط به جهان خارج، و حل كردن مسئلهاى تنشزا عارض مىشود.
ب) ناشى از عملكرد تركيبى و كلگراى نيمكرهى راست است.
سوم: از نظر زبانشناسى؛
الف) مجموعهاى از عناصر زبانى )جوكها( براى توليد خنده تخصص يافتهاند.
ب) ارتباط زبانىِ مربوط به جوك، نوعى ارتباط غيرصادقانه و بازىگونه است و اين خصلتِ آن توسط هردو سوى ارتباط پذيرفته شده است.
پ) جوك متنى دوپهلو با چند معناست كه كليد مفهومىِ آن، گذار از معناى هنجارين، معقول و معمولى به معناى نامعقول، ناهنجار و غيرمنتظره را ممكن مىسازد.
ت) سطوح گوناگونِ سازمانيافتگى نشانگانِ زبانى مىتواند براى توليد ساخت چند معنا به كار گرفته شود.
چهارم: جوكگويى از ديد جامعهشناختى؛
الف) نوعى كنش ارتباطى دوستانه است و بسته به سطوح گوناگون صميميت ميان افراد درگير، اشكال گوناگون پيدا مىكند.
ب) شيوهاى غيرمستقيم براى اشاره به تنشهاى بينافردى است و با نمادين كردنِ كشمكش اجتماعى، اثر مختل كنندهاش را براى نظم اجتماعى كاهش مىدهد.
پ) اشارهى جوكها به تابوهاى اجتماعى، شيوهاى از خنثاسازى مفاهيم تنشزاست و با جديتزدايى از موضوعات و شرايط مسئلهزا، حضورشان را تحملپذير مىسازد.
ت) از سوى ديگر، جوك با گوشزد كردن پيامدهاى نقض تابوها، تحقير افراد بيگانه و ستايش عناصر هويتبخش به گروهها، نظارت اجتماعى بر رفتارهاى فردى را تحكيم مىكند و هنجارسازى كنشها را ممكن مىسازد.
ث) بر مبناى كاركردهاى اجتماعى جوك، نقشهاى اجتماعى و بازيهاى جا افتادهاى در هر جامعه پديد آمدهاند كه با موقعيت افراد حافظ تابوها -كاهنان و افراد مقدس- پيوند دارند.
ادامه مطلب: بخش دوم: پژوهش – گفتار نخست: ماده و روش
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب